بازشناسی شهرسازی و معماری اسلامی ایران با رویکردتیوری آشوب و قانون فازی (مطالعه موردی : شهر یزد، میبد، تبریز)

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 324

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_BAGH-13-43_005

تاریخ نمایه سازی: 17 مرداد 1396

چکیده مقاله:

با نگرش به شهر های اسلامی در دوره های مختلف زمانی از اوایل اسلام تا اوایل دوره قاجار همواره متوجه می شویم پویایی فضا در شهر های گذشته مسلمانان، تفاوت اصلی آنها با فضای شهری دوره های قبل از اسلام و معاصر در ایران بوده که ازطریق پیچی دگی سازمان یافته حاصل شده، این پیچیدگی در یک سیستم باز اتفاق افتاده و اجزای آن (فراکتال ها) با یکمنطقی در طی زمان های متمادی تکامل و رشد یافته، منجر به توسعه درونی در یک سیستم شهری شد هاند که نظمیپنهان را در فضای آشوب شهری به همراه داشت هاند. در بافت شهری گذشته ، نظمی پنهان در فضای شهری، توسعه شهررا در حریمی مشخص سامان می داده و مشارکت های مردمی در تحقق این مهم نقش اصلی ایفا کرده است. همین موضوعاز محوری ترین مباحث پایداری شهری است. این پژوهش سعی دارد با مطالعات اسنادی و تطبیقی ، با رویکرد تیوریآشوب (هندسه فراکتال، منطق فازی و فضای آشوب)، به عنوان یک تیوری سیستمیک، عوامل پویایی و پیچیدگی، غیرخطی بودن، نظم پنهان و خودسازماندهی فضایی را- که از مشخصات یک فضای آشوب در یک سیستم زنده است- درهنجارهای شهری و معماری گذشته اسلامی از جمله قوانین خصوص یگرایی و دولتی و قوانین موروثی اسلامی بررسیکند تا با دستیابی به تعاریف مشخصی از انسجام و پیچیدگی، نظم پنهانی موجود در شهر های کهن، عدم یکپارچگی و ناهماهنگی شهر های معاصر را که در حریمی نامشخص رشد می یابند را بازشناسی کرده، درنهایت در راستای تحقق پایداریشهری و معماری، عامل رشد درون زا که ناشی از فرهنگ و جها نبینی ایرانی- اسلامی بوده و خود سازماندهی حاصلهاز مشارکت های مردم در تمام جنبه های زندگی شهری را که در یک سیستم زنده به فعالیت می پرداختند را به جایتخصص گرایی معرفی می کند.

نویسندگان

نسیم اشرافی

دکتری معماری. گروه معماری، واحد پردیس، دانشگاه آزاد اسلامی، پردیس، ایران