بررسی بازنمود روا نزخم فردی و جمعی ناشی از دو جنگ جهانی در هنر با نگاهی به آثار دو تن از نقاشان آلمانی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 355

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_BAGH-14-52_001

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

از سده بیستم و پس از تجربه دو جنگ جهانی و فجایع بشری دیگر، مفهوم روان زخم به مثابه پدیده ای فردی و جمعی هرچه بیشتر در محافل علمی و نیز سپهر عمومی مطرح شده است. با وجود دشواری تعیین مرزهایی روشن برای تعریف یکدسته بندی مشخص از عوامل پیدایش روان زخم فردی و جمعی، همچنان می توان با اطمینان جنگ را پدیده ای آسیب زادانست و مفهوم روا نزخم ناشی از جنگ را طرح کرد.● بیان مسیله و پرسش های کلیدی: این پژوهش به بازنمود روان زخم فردی و جمعی ناشی از جنگ در آثار هنری با نگاهی بهنقاشی های دو هنرمند آلمانی در سال های پس از جنگ جهانی اول و دوم می پردازد. مسیله تحقیق ردیابی و مطالعه رابطهتعاملی این آثار با روان زخم فردی و جمعی در بستر شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه پساجنگ در کشور مغلوب است. درواقع این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هاست که بازنمود روان زخم فردی ناشی از جنگ در آثار نقاشی چگونه در متنجامعه پساجنگ در تعامل با روان زخم جمعی قرار می گیرد بازنمود روان زخم جمعی در آثار هنری نسل های مختلف پساز جنگ چگونه با نظریات روان کاوی فرویدی و پسافرویدی قابل تشریح است ● روش تحقیق : برای نیل به پاسخ پرسش های این تحقیق، نخست به طرح نظریات روان کاوی در باب روان زخم (و بالاخصروان زخم ناشی از جنگ) با تکیه بر آرای فروید در این زمینه پرداخته می شود. این رویکرد روا نکاوانه در جریان تحلیلمحتوای آثار به مثابه نقطه عزیمتی خواهد بود که ارزیابی شرایط فرهنگی و اجتماعی و نیز زندگی نامه هنرمند در نسبت باآن صورت می گیرد. بر این اساس این پژوهش نشان می دهد که آثار هنری محملی برای بازنمود خاطرات روان زخم فردیو جمعی هستند. برای شناخت بهتر جنبه های مختلف فردی و جمعی روان زخم ناشی از جنگ، دو هنرمند آلمانی از دونسل مختلف برای مطالعه موردی انتخاب شده اند. تعلق یکی به نسلی که جنگ را تجربه کرده است و دیگری به نسلی کهپیامدهای جنگ را از نسل والدین خود میراث برده است، امکان مطالعه بهتر بازنمود روان زخم به مثابه تجربه ای فردی یاجمعی را فراهم می آورد.● هدف از تحقیق : پژوهش حاضر م یکوشد نشانه ها و ویژگ یهایی را که روان کاوی برای تشخیص روان زخم تعیین کردهاست، در آثار دو نقاش آلمانی پس از دو جنگ جهانی، به مثابه بازنمودی از روان زخم فردی و جمعی ناشی از جنگ بیابدو محتوای این آثار را با خوانشی روا نکاوانه تشریح کند. این پژوهش امکان شناخت بهتر آثار تحلیل شده را فراهم می آوردو ضمنا الگویی برای مطالعه وجوه بازنمود روان زخم جنگ آثار مشابهی که در سایر دوره های تاریخی یا سایر جوامع پس ازجنگ خلق شده اند، ارایه می کند.

نویسندگان

مریم خسروشاهی بناب

دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا

منصور حسامی کرمانی

دانشیار گروه نقاشی، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا