اصالت زیبایی و انضمامی بودن سوژه در هنر

سال انتشار: 1384
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,141

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_BAGH-2-3_008

تاریخ نمایه سازی: 24 مهر 1393

چکیده مقاله:

هرگونه قضاوت و داوری در مورد اثر هنری یا حقیقت هنر و زیبایی ، مبتنی بر این اصل است که انسان پیش از حکم ، تصوری از هنر و زیبایی داشته باشد. آیا منشأ تصوری که از حقیقت هنر در ظرف ادراکی انسانها به تحقق پیوسته است ، حقیقی است ؟ و یا آنکه منشأ آن تصور ، اعتباری و مبتنی بر سلیقه و عادت و ذوق و پسند و تداعی و خوساتهای فردی و اجتماعی است ، که پنداری از صورت و حقیقت هنر را در ذهن به وجود آورده است ؟ اثر هنری صورتی از حقیقت هنر و به عبارتی ، تجلی «صورت حقیقی هنر» است . اثر هنری به تمام ذات همه وجود و ماهیت خود را از هویت صورت نوعیه هنر دریافت می کند. هویت هنر ناشی از زیبایی حقیقی است و زیبایی حقیقی منشأ تحقق «صورت نوعیه هنر» است. هنرمند با دریافتی شهودی از هستی ، صورتی نوعیه ، مجرده و نورانیه و مثالی از زیبایی حقیقی در ظرف خیال خویش ابداع می کند که این صورت نوعیه به تمام ذات ، هستی خود را بنا به ظرفیت وجودی هنرمند ، اززیبایی مطلق و ازلی دریافت کرده است . آن صورت نوعیه ، مبداء و منشأ ایجاد اثر هنری است. تفسیر اثر هنری مبتنی بر دستگاه فکری مفسر است. تفسیر کننده اثر هنری ، نخست با صورت هنر مواجه می شود و سپس با مختصاتی که در صورت هنری تحقق پیدا کرده است ، به تفسیر و نقد اثر می پردازد . تفسیر اثر هنری از طرف تفسیرگران متفاوت با پیش زمینه های ذهنی مختلف ، منجر به ظهور مفاهیم گوناگون ذهنی و حتی متضاد ، نسبت به یک اثر هنری ، خواهد شد به همین جهت یک اثر هنری خصوصاً در حوزه ادبیات با قرائت های متفاوت و برداشت های گوناگون و حتی متضاد ، تفسیر یا خوانده می شود. هرگونه تفسیر در ارتباط با نشانه ها و نمادهای موجود در اثر ، در حکم واکنش روحی ما نسبت به متن است. در معنایی کلی ، متن به چیزی اطلاق می شود که تفسیر از آن آغاز و به آن ارجاع داده می شود. متن هنری ، متنی است با ساختار زیباشناختی که امکان تفسیرهای متعدد را فراهم می کند. متن هنری حقیقت ذاتی خود را از «صورت نوعیه هنر» اخذ می کند و معانی متعددی را در رویکردهای متفاوت تفسیری ، آشکار می کند. شناخت ساختار ذهنی منتقد و مخاطب آثار هنری ، می تواند مبانی نظری مفسران را آشکار کند . صورت هنری ، مستقل از دستگاه نظری مفسران به حیات مستقل خویش در اثر هنری متکی و فراتر از هر تفسیری دارای استقلال ذاتی است.

نویسندگان

علیرضا نوروزی طلب

استادیار گروه مطالعات عالی هنر دانشکده هنرهای زیبا ؛ دانشگاه تهران