تعیین تیپ ایده آل آفتابگردان (Heliantus annuus) در منطقه گنبد با استفاده از مدل سازی و روش رگرسیون چندگانه
محل انتشار: مجله تولید گیاهان زراعی، دوره: 9، شماره: 3
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 392
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_EJCP-9-3_001
تاریخ نمایه سازی: 11 آبان 1398
چکیده مقاله:
سابقه و هدف:
متخصصین اصلاح نباتات جهت انتخاب اهداف اصلاحی خود از میان صفات مختلف فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی نیازمند دستهبندی محدودیتها و همچنین قابلیتهای موجود در گیاهان هستند؛ این موضوع باعث به وجود آمدن مفهومی به نام تیپ ایدهآل شده است. رسیدن به تیپ ایدهآل گیاهان زراعی مستلزم استفاده از روشهای آماری مناسب است. هدف این مطالعه معرفی روش استفاده از مدلسازی رگرسیونی جهت تعیین تیپ ایدهآل گیاهان زراعی به صورت موردی بر روی گیاه آفتابگردان در جنوب شهرستان گنبد کاووس می باشد.
مواد و روش ها:
با انجام آزمایشی با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار و 12 هیبرید آفتابگردان، دادههای مورد نیاز جهت استفاده در مدلسازی رگرسیونی جمعآوری شدند. به منظور تعیین مهمترین صفات و نشان دادن سهم صفات مختلف در تشکیل و تعیین عملکرد دانه از روش گزینش متغیر و رگرسیون چندگانه استفاده شد. با استفاده از رگرسیون چندگانه، ارتباط بین عملکرد با کلیه صفات به صورت کمی تعیین شد. همچنین با توجه به همبستگی منفی و یا مثبت موجود بین متغیرهای موثر در عملکرد، برای تعیین تیپ ایده آل فرضیههای مختلفی مطرح و جوانب مختلف آن مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها:
پنج صفت حداکثر تجمع ماده خشک، حداکثر تعداد برگ، وزن هزار دانه، درصد پوکی و درصد روغن که در افزایش عملکرد بیشترین نقش را داشتند، با استفاده از رگرسیون چندگانه، شناسایی و مقدار مطلوب هر یک از آنها مشخص شدند. این پنج متغیر، 57 درصد از تغییرات عملکرد را توجیه نمودند. نتایج نشان داد چنانچه ارتباط و همبستگی موجود بین برخی صفات دستخوش تغییرات قرار گیرد، می توان از آن به نفع عملکرد بهره جست. با توجه به همبستگی منفی موجود بین دو متغیر درصد روغن و حداکثر ماده خشک، برای تعیین تیپ ایده آل فرضیاتی مطرح شدند. اگر همبستگی موجود بین صفات درصد روغن و حداکثر تجمع ماده خشک قابل شکستن نباشد، عملکرد تیپ ایده آل نسبت به متوسط عملکرد هیبریدهای آفتابگردان 812 (از 2080 به 2892) کیلوگرم در هکتار افزایش خواهد یافت. در صورتی که مقدار حداکثر ماده خشک افزایش و درصد روغن در حد متوسط بماند، عملکرد تیپ ایده آل 873 (از 2080 به 2953) کیلوگرم در هکتار افزایش می یابد و چنانچه همبستگی بین حداکثر ماده خشک و درصد روغن شکسته شود، مقدار افزایش عملکرد 999 (از 2080 به 3079) کیلوگرم در هکتار خواهد بود.
نتیجهگیری:
تیپ ایدهآل تعیین شده باعث می شود متوسط عملکرد از 2080 کیلوگرم در هکتار به 2892 تا 3079 کیلو گرم در هکتار در تیپ ایدهآل قابل افزایش یابد. نتایج روش مورد استفاده در این تحقیق به علت اینکه به اختلافات ژنتیکی بین ارقام توجه دارد، می تواند در کنار سایر روش ها راهگشای متخصصان اصلاح نباتات در جهت حرکت به سمت تیپ ایدهآل گیاهان زراعی باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
براتعلی خزائی
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرگان، گرگان، ایران
افشین سلطانی
استاددانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
ابوالفضل فرجی
هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی استان گلستان