افسردگی و اضطراب در بیماران تحت درمان روش های جایگزین کلیه کاشان در سال های 1386 -1385

سال انتشار: 1387
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 317

فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_FEYZ-12-4_008

تاریخ نمایه سازی: 29 مهر 1398

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: درمان جایگزینی کلیه در برگیرنده شیوه های مختلف درمانی در بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته کلیه است. هر یک از دودرمان اصلی یعنی همودیالیز و پیوند کلیه دارای عوارض متعدد و مختص به خود است. علی رغم نتایج متفاوت تحقیقات، در کل پذیرفته شدهاست که بیماران با پیوند کلیه کیفیت زندگی بهتری دارند. با توجه به مشکلاتی مانند اضطراب و افسردگی در بیماران تحت درمان جایگزینکلیه و تاثیر این عوارض بر عدم رعایت دستورات درمانی و عواقب آن مانند رد پیوند در این بیماران تصمیم گرفته شد تحقیقی جهت بررسیو مقایسه افسردگی و اضطراب در بیماران تحت درمان با روش های جایگزین کلیه کاشان در سال 1386-1385 انجام گیرد. مواد و روشها: تحقیق از نوع مقطعی بود و در آن تمامی بیمارانی که در سال 1386-1385 تحت یکی از روش های درمانی جایگزین کلیه(پیوند کلیه و یا همودیالیز) در مراکز درمانی و حمایتی شهرستان کاشان قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق دو پرسشنامهاستاندارد اضطراب و افسردگی مورد استفاده قرار گرفت. نمره بالاتر از پرسشنامه ها حاکی از شدت بیشتر افسردگی و اضطراب بود. جهتتجزیه و تحلیل روش های آمار تحلیلی مجذورکای و آزمون مان ویتنی استفاده شد. نتایج: در مجموع 63 بیمار در حال دیالیز و 100 بیمار پیوندی مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سن بیماران در گروه پیوند کلیه 14±40/6 و در گروه دیالیز 14/5±55/3 سال بود. 55/6 درصد بیماران تحت دیالیز زن بودند و 41 درصد گروه بیماران پیوندی را زنان تشکیل می دادند. میانگین نمره افسردگی در بیماران دیالیزی 11/5±21/3 و در بیماران پیوند کلیه 11/5±12/1 بود (p<0/0001). میانگین نمره اضطراب در بیماران دیالیزی 8/8±12/6 و در بیماران پیوند کلیه 8/2±9/6 بود (p=0/03). سن، تحصیلات، وضعیت تاهل و مدت درمان با افسردگی و اضطراب ارتباطی نشان نداد. زنان در گروه پیوند، اضطراب (p=0/008) و افسردگی (p=0/004) بیشتری داشتند. وجود بیماری قلبی و فشارخون در بیماران پیوندی با اضطراب و افسردگی ارتباط مستقیم داشت (p<0/02) و چنین ارتباطی در بیماران دیالیزی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از شیوع بالای افسردگی و اضطراب در بیماران جایگزین کلیه خصوصا بیماران دیالیزی بود. این پدیده می-تواند عواقبی مانند اختلال در درمان و مصرف داروها و رعایت رژیم غذایی داشته باشد و کیفیت زندگی بیماران را تحت تاثیر قرار دهد. لذاپیشنهاد می گردد وضعیت افسردگی و اضطراب بطور متناوب در بیماران بررسی شده و بر مبنای نتایج اقدامات درمانی دارویی و غیر داروییانجام گیرد.

نویسندگان

نگین مسعودی علوی

استادیارگروه داخلی جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان

خدیجه شریفی

مربی گروه روان پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان

زهرا علی اکبرزاده

دانشجو، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان