بررسی رابطه خودمتمایزسازی و تنظیم شناختی هیجان با کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 382

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJBD-11-1_006

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

سرطان پستان بیماری است که ممکن است به طور بالقوه بر زندگی روزانه زنان از جمله فعالیت های جسمانی، زندگی حرفهای و اجتماعی آنان تاثیر گذارد. خودمتمایزسازی و تنظیم شناختی هیجان از عوامل کلیدی در این مقابله هستند. بنابراین شناخت این عوامل میتواند در ارتقا کیفیت زندگی ارزشمند باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین خودمتمایزسازی و تنظیم شناختی هیجان با کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی بود. جامعه آماری مطالعه، زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین(ع) شهر تهران میباشند، که از این میان تعداد 200 نفر بر اساس فرمول نمونهگیری کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این بررسی از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی است و جهت جمعآوری دادههای مربوط به متغیرهای تحقیق از سه پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-12)، خودمتمایز سازی (DSI-SF-20)، و تنظیم شناختی هیجان (CERQ-18) بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون backward و به وسیله نسخه 20 نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: میانگین سنی بیماران شرکتکنندگان در مطالعه برابر با 42/10 3/64 سال بود .(30-50) از نظر میزان استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان توسط بیماران، %39/5، %54/5 و %6 به ترتیب از راهبردهای سازگارانه، ناسازگارانه و هر دو راهبرد استفاده میکردند. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نشان داد که ارتباط معنیداری بین خودمتمایز سازی و تنظیم شناختی هیجان با بعد روانی و جسمانی کیفیت زندگی وجود دارد .(p-value=0/001) نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که دو متغیر خودمتمایزسازی و تنظیم شناختی هیجان %35 و %23 به ترتیب از کل تغییرات بعد روانی و جسمانی کیفیت زندگی را توجیه میکنند و مابقی، سهم سایر متغیرهاست.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کاهش خودمتمایزسازی بیماران باعث افزایش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه میشود و بالتبع آن، کاهش کیفیت زندگی را در پی دارد. بنابراین جهت کاهش راهبردهای ناسازگارانه و ارتقا کیفیت زندگی برنامه های دقیق و مداخلات آموزشی و حمایتی نیاز است.

نویسندگان

مهرانه سلطانی نژاد

گروه علوم تربیتی، واحد کهنوج، دانشگاه آزاد اسلامی، کهنوج، ایران