بررسی کارایی کفشدوزک Cryptolaemus montrouzieri در کنترل بیولوژیک شپشک آرد آلو Planococcus citri روی گیاه حسن یوسف در شرایط گلخانه ای

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 563

فایل این مقاله در 7 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJPPS-44-2_009

تاریخ نمایه سازی: 7 اسفند 1395

چکیده مقاله:

شپشک آردآلود Hemiptera: Pseudococcidae Planococcus citri (Risso) یکی از رایج ترین آفاتی است که روی گیاهان زینتی دیده می شود. از مهم ترین گیاهان زینتی مستعد آلودگی به این آفت، حسن یوسف Solenostemon scutellarioides (L.) Codd است کفشدوزک کریپتولموس Cryptolaemus montrouzieri Mulsant (Coleoptera Coccinellidae یک شکارگر چندخوار است که برای کنترل شپشک های آردآلود استفاده می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی کارایی این کفشدوزک در کنترل بیولوژیک شپشک آرد آلو P. citri روی گیاه زینتی حسن یوسف (واریته قرمز) و تعیین بهترین نسبت رهاسازی آن در شرایط گلخانه ای انجام گرفت. ابتدا بوته های هم سن گیاه حسن یوسف به صورت دستی با پوره های سنین 2و3 شپشک آردآلود آلوده شدند. پس از تثبیت کلونی شپشک آردآلود روی بوته ها، رهاسازی کفشدوزک روی بوته ها در قالب 4 تیمار کنترل بیولوژیک رهاسازی1 .2.3.4 کفشدوزک بالغ به ازای هر بوته حسن یوسف هم سن انجام گرفت. یک تیمار هم بدون رهاسازی کفشدوزک به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. درصد تأثیر هر تیمار در کنترل جمعیت شپشک های آردآلود با استفاده از فرمول هندرسون - تیلتون در فاصله زمانی یک تا 15 روز بعد از رهاسازی محاسبه شد. پس از تجزیه واریانس و مقایسه درصد تأثیر تیمارهای مورد ارزیابی در کنترل آفت، مشخص شد تیمارهای رهاسازی2.3و4 کفشدوزک به ازای هر بوته در فاصله زمانی5-10 روز بعد از رهاسازی کفشدوزک از نظر آماری بیشترین تأثیر داشتند و در یک گروه قرار داشتند. در روز پانزدهم نیز بین رهاسازی3و4 کفشدوزک اختلاف معناداری نبود. در کل مشخص شد رهاسازی2 کفشدوزک به ازای هر بوته حسن یوسف می تواند بیش از92 درصد از جمعیت آفت را تا 15 روز بعد کنترل کند

نویسندگان

سمیرا قربانیان

دانشجوی سابق کارشناسی ارشد پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران

حسین رنجبر اقدم

استادیار، موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور

حمید قاجاریه

استادیار گروه گیاه پزشکی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران