رویکردی فلسفی به فضاوسیمای شهر

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 400

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCCS-16-29_007

تاریخ نمایه سازی: 11 تیر 1396

چکیده مقاله:

چهره شهرزبان شهر است زبانی که نشانگر تلقی یا تفکرانسان ازهستی و جهان است ساختن که بروز نمادین و خلاقانه اندیشیدن است نحوه وجود انسان درجهان و نگاه او به عالم و مکان را اشکار می سازد شهرسازی و معماری به مثابه بروز نمادین تفکر درقالب مادی و عینی دردوره های مختلف تاریخی با ایجادتغییر درتلقی انسان ازجهان و مکان دستخوش تغییر وتحول شدها ست عدول ازمعنای اصیل کلمه ساختن و بناکردن که به معنای سکونت آرامش و قرار الفت انس و محافظت است انسان معاصر را چنان دچار بحران بی مکانی و بی خانمانی احساس عدم امنیت و ارامش کرده که حتی درشهر و دیار خویش با فضای شهرخود بیگانه و نااشناست تنها زمانی میتوانیم ازفضای شهری به معنای واقعی برخوردار باشیم که ظاهر و چهره شهر متناسب با معنا و باطن یعنی فرهنگ باورها و عقاید شکل گیرد تا بتواند برای تک تک افراد احساس اشنایی و معناداری را ایجادکند تامل درمعنای اصیل ساختن و مکان میتواد ارایه دهنده الگوی پیشنهادی به منظور اصالت بخشیدن به سیمای شهردرراستای معناداری دلالت گری و زبانی بودن آن باشد این مقاله ب انگاهی پدیدارشناسانه سعی درخوانش سیمای شهر به مثابه زبان شهردارد

نویسندگان

مرضیه پیراوی ونک

دکتری فلسفه عضو هیات علمی دانشگاه هنراصفهان