سرمایه اجتماعی، توانمندسازی زنان حاشیه نشین و بازار کار شهری مطالعه موردی: جامعه زنان محله های اسکان غیررسمی تبریز

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 536

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JGUSD-2-1_009

تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1397

چکیده مقاله:

بر اساس ادبیات موجود، سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموعهای از هنجارها و قوانین و شبکه های غیررسمی که همراهی، اعتماد و کنش جمعی برای بهدستآوردن کالای عمومی را فراهم میکند و شامل جنبههایی از ساختار اجتماعی است که کنش جمعی را تسهیل میکند و منابعی را جهت دستیابی مردم به اهدافشان در اختیار آنها میگذارد. پروژه های توانمندسازی بانک جهانی که از اواخر دهه 1980 در بسیاری از کشورهای جهان سوم به اجرا گذاشته شده است، به دنبال آن است تا با نگرش غیرتقلیل گرایانه فراکالبدی و ادغام مسایل فرهنگی و اجتماعی اقتصادی، تحول و پویایی اجتماعات محلی را بر مبنای شبکه های اجتماعی محلی پیش ببرد. نسبت جنسی در سکونت گاههای غیررسمی تبریز 104 است. بنابراین؛ حجم عظیم جمعیت سکونت گاههای غیررسمی شهر تبریز را زنان تشکیل میدهند که با توجه به نگرش های فرهنگی مردسالارانه از بسیاری از فرصتهای شغلی و ورود به بازار کار شهری محروم مانده اند. متوسط نرخ مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی کلان شهر تبریز 8/82 درصد است که این میزان در محله های اسکان غیررسمی مورد بررسی )ملا زینال، احمد آباد، خلیل آباد، سیلاب( 5/6 درصد است. حضور مداوم آنها در فضای جغرافیایی اسکان غیررسمی زمینه تولید سرمایه اجتماعی را فراهم کرده است که به منظور توانمندسازی جهت ورود به بازار کار شهری، نیازمند مکانیسم های منعطف و تسهیل کننده هستند. ماهیت متاخر بازار کار شهری نیز تا حدودی به این موضوع واقف شده و با قراردادهای فرعی فرصتهایی را برای تشکیل کسب وکارهای کوچک مبتنی بر نظام کار خانگی یا تعاونی مکان مبنا فراهم ساخته است. این مقاله به امکان سنجی سرمایه اجتماعی در توانمندسازی و تشکیل نظام های کار نو در میان جامعه زنان سکونت گاههای غیررسمی جهت ورود به بازار کار شهری میپردازد. انعطاف بازار کار شهری در برابر کارآفرینی گرایی اجتماعات محلی ناشی از گذار به انباشت انعطافپذیر در نظام اقتصادی اجتماعی بزرگتر است. موضوع مقاله در چارچوب نظری پسافوردیسم و گذار به انباشت انعطافپذیر بحث شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی جامعه زنان محله های اسکان غیررسمی تبریز که تولید و تداوم آن مسبوق به حضور ایشان در فضای جغرافیایی همسان است و توانمندسازی آنها برای ورود به بازار کار منعطف و کارآفرینی مبتنی بر تعاونی مکان مبنا رابطه معنی داری وجود دارد.

نویسندگان

براتعلی خاکپور

دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران