نسبت اخلاق و حقوق بشر در اندیشه ی ریچارد رورتی

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 382

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JHM-9-17_004

تاریخ نمایه سازی: 10 تیر 1396

چکیده مقاله:

به طور کلی در فلسفه های اخلاق مدرن تا این اواخر دو نگره یا مکتب حاکم بوده است. مکتب اخلاق وظیفه گرا که در آن بر ماهیت کنش تاکید می شود. این مکتب ابتدا از سوی ایمانویل کانت مورد توجه قرار گرفت. بر این اساس، انجام یا خواست هر عمل باید به گونه ای باشد که به یک قانون اخلاقی جهانشمول تبدیل شود. در مقابل مکتب اخلاقی دیگری از سوی جرمی بنتهام و جان استوارت میل با عنوان اخلاق فایده گرا مطرح شد. در اینجا ما آن کنش های اخلاقی را در اولویت قرار می دهیم که بتواند بیشترین خوشبختی را برای بیشترین مردم به همراه آورد. سه چهار دهه ی اخیر و همزمان با چرخش زبانی و معرفتی که تحت عنوان گذار از اثبات گرایی به فرا اثبات گرایی مشهور شده، چالش دیگری در بحث فلسفه ی اخلاق از جانب ریچارد رورتی، مطرح شده که به ادعای وی مبتنی بر استلزامات جهان متکثر کنونی است. این دعوی می تواند نسبت جدیدی میان اخلاق و حقوق بشر ایجاد کند. از این رو مفروضه ی اصلی مقاله ی حاضر این است که رورتی این ادعا را با ترکیب نظریه ی پراگماتیسم و اصل رخدادی بودن معرفت و اخلاق پسامدرن مطرح کرده است. به منظور اثبات فرضیه، مقاله در دو بخش تنظیم شده است؛ در بخش نخست به منظور آشنایی با اندیشه ی آیین شکن رورتی، بنیادهای فلسفه ی اخلاق به بحث گذاشته می شود. در بخش دوم به منظور آشنایی با اندیشه ی آیین شکن رورتی، بنیادهای اخلاق به بحث گذاشته می شود. در بخش دوم و ذیل بحث اخلاق مبتنی بر حقوق انسانی، برخی ویژگی های آن مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. مقاله ی حاضر به روش توصیفی و با تحلیل محتوایی آثار مختلف رورتی به نگارش درآمده است. پشتوانه ی نظری مقاله رهیافت انتقادی-هنجاری است.

نویسندگان

محمدتقی قزلستانی

دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه مازندران