موانع عدم تحقق فاشیسم در بین سالهای 1320 تا 1332 در ایران (آغاز حکومت پهلوی دوم)

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 690

فایل این مقاله در 37 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JHSR-4-5_002

تاریخ نمایه سازی: 6 آذر 1397

چکیده مقاله:

نظام سیاسی ایران در ده ه ی اول حکومت پهلوی دوم میان سه جریان سیاسى و فرهنگى مهم و تاثیرگذار (جریان سنتى، جریان ملىگرایان، جریان مذهبىها) جریان داشت که ویژگىهاى اصلى سه جریان سیاسى مزبور عبارت بود از: 1. جریان سنتى: اشرافىگرى، تعامل با قدرتهاى بزرگ، استفاده از رقابتهاى آنها براى حفظ استقلال نسبى کشور، همکارى نسبى با علما، و عملکرد مستبدانه. 2. جریان ملىگرایان : همراهى با منافع انگلیس (جز در یک مورد)، استفاده ابزارى و مقطعى از علما و مذهبىها، و دشمنى شدید با فداییان اسلام. 3. جریان مذهبىها: نفوذ بالاى اجتماعى؛ تبعیت از ولایت و مرجعیت؛ تلاش در اجراى احکام اسلام، و ایجاد گفتمانى جدید در عرصه سیاسى کشور. لذا بخاطر فضای داخلی و بین المللی در این ده ه مولفه های نظام فاشیستی را می توان در جامعه ی سیاسی ان دوره مشاهده نمود. اما با وجود فراهم بودن این مولفه ها چه عاملی باعث شد که نظام فاشیستی محقق نشود. به نظر می رسد با وجود شرایط مناسب برای تحقق فاشیسم تنها یک شخصیت کاریزما که توده ها را به سمت خود سوق داده کم بود، که نظام فاشیستی محقق نشد. زیرا شخصیت اشرافی و توده ستیز مصدق مانع از خلق یک پیشوا شد که وجود این مولفه برای نظام فاشیستی ضروری می باشد.

کلیدواژه ها:

فاشیسم ، اوضاع سیاسی ایران در ده ه اول حکومت پهلوی دوم ، شخصیت سیاسی دکتر محمد مصدق ، شخصیت کاریزما یا پیشوا ، کودتای 28 مرداد 1332

نویسندگان

میرابراهیم صدیق

استادیار گروه علوم سیاسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران

محسن جمشیدی

دانشجوی دکتری مسایل ایران، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران