تحلیل ساختار روایی داستان زال و رودابه بر مبنای الگوی کنشگر گریماس

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 715

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JLLR-16-31_012

تاریخ نمایه سازی: 8 خرداد 1398

چکیده مقاله:

ساختارگرایی ادبی پس از تفسیر محورهای بنیادین هر اثر ادبی، به دنبال ایجاد یک نظریه ادبی عام است و موقعیت درستی از نشانه ها، عناصر، محورهای هنری، زبانی و روایت شناسی آثار ارائه می دهد. ساختارگرایی در داستان بیشتر به عنصر روایت می پردازد. در این نوشتار  داستان زال و رودابه براساس الگوی کنشگر گریماس، روایت شناس فرانسوی، بررسی شده است. او با ارائه الگوی کنشی و پیوند آن با شخصیت و موقعیت، بررسی روایت را آسان کرد و الگوی کارآمدی در تعیین میزان کنش مندی و کنش پذیری عامل داستانی ارائه داد. هدف این الگو نمایان کردن نقش شخصیت ها در پیشبرد جریان داستان و حوادث آن است. در این پژوهش باتکیه بر روش کتابخانه ای  تحلیلی، ساختار داستان بر مبنای تقابل های دوگانه، زنجیره های روایی و مربع معناشناسی گریماس بررسی شده است. پس از بررسی، این نتیجه به دست آمد که استواری داستان، ساختار آن و پیوستگی اجزای آن منطبق با این الگوست و شش کنشگر گریماس (فاعل، مفعول، فرستنده، یاریگر، بازدارنده، گیرنده) در داستان حضور داشتند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مهدیه مللی

دانشجوی دکترای ادبیات حماسی دانشگاه اصفهان

محمدرضا نصر اصفهانی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان

زهره نجفی

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان