تحلیل نحوی حالت دهی کنائی در منتخبی از زبانهای ایرانی: رویکردی کمینه گرا
محل انتشار: فصلنامه زبان پژوهی، دوره: 11، شماره: 31
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 438
فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JLRZ-11-31_004
تاریخ نمایه سازی: 17 شهریور 1398
چکیده مقاله:
بررسی حاضر، به صورت بندی حالت دهی کنائی در زبانهای تاتی، تالشی و وفسی بر پایه چارچوبی کمینه گرا می پردازد. انطباق در زبانهای مورد اشاره دوگانه است. به این مفهوم که در بندهای لازم و بند متعدی زمان حال، فاعل در حالت مستقیم بوده و فعل با فاعل مطابقه می کند. این در حالی است که در بندهای متعدی زمان گذشته، فاعل در حالت غیرفاعلی بوده و فعل با فاعل مطابقه وندی ندارد. در عوض، واژه بست، وظیفه ارجاع به فاعل متعدی را بر عهده دارد. در این راستا، پس از معرفی دیدگاه های مطرح در پیوند با حالت دهی کنائی نشان خواهیم داد که این نوع حالت دهی در زبانهای ایرانی نوعی حالت دهی ساختاری است و در قالب حالت دهی ذاتی، قابل صورت بندی نیست. در این راستا، مبانی نظری مارک بیکر (Baker, 2015) که با تکیه بر مفاهیم نحوی، نسخه جدیدی از نظام حالت دهی وابسته (Marantz, 1991) را ارائه می دهد، به کار گرفته شده است. این رویکرد، قادر است بر پایه نظریه فازها به نحو کمینه ای، حالت دهی کنائی در بندهای متعدی زمان گذشته را صورت بندی کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ایفا شفایی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
محمد دبیرمقدم
دانشگاه علامه طباطبایی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :