عنایت به شاهنامه فردوسی و شاهنامه سرایی در عصر فرمانروایی مغولان برایران (بررسی موردی: دو شاهنامه خطی در تاریخ مغول)
محل انتشار: فصلنامه جستارهای نوین ادبی، دوره: 43، شماره: 2
سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 362
فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JLSS-43-2_002
تاریخ نمایه سازی: 7 شهریور 1396
چکیده مقاله:
از اواخر سده ششم هجری و به ویژه از دوره مغول به بعد، در کنار رونق تاریخ نگاری، شاهنامه سرایی تاریخی نیز مورد توجه قرار گرفته و شاهنامه هایی با هدف ثبت رویدادهای تاریخی پدید آمدند. در سرودن این شاهنامه های تاریخی، شاهنامه فردوسی همچون الگویی برای شاهنامه سرایان بود و به همین دلیل، روح حاکم بر آن نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این سروده های تاریخی جلوه یافت.این به رغم جایگزین شدن اسطوره ها و حماسه های مغولی در سروده های این دوران است که به اقتضای موضوع این شاهنامه ها، یعنی تاریخ قوم مغول و فرمانروایان برخاسته از آن بود.بررسی محتوای این تاریخ های منظوم می تواند به روشن شدن ابعاد تازه ای از تاریخ ادبی ایران و نیز تحولات تاریخی این عصر مدد رساند. در این میان، منظومه هایی که همچنان به صورت نسخه خطی باقی مانده اند، از تازگی بیشتری برخوردارند. شهنامه چنگیزی و شهنشاه نامه دو نمونه مهم از این شاهنامه ها هستند که در باب تاریخ مغول سروده شده اند.مقاله حاضر به معرفی و تجزیه و تحلیل این دو اثر برای ارایه تصویری از جایگاه شاهنامه و شاهنامه سرایی در دوره مورد بحث می پردازد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
جواد عباسی
استادیارگروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد
جواد راشکی علی آباد
کارشناس ارشدگروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد