فنا و بقا و اتحاد و اتصال در دیوان بیدل دهلوی
محل انتشار: فصلنامه ادبیات عرفانی، دوره: 5، شماره: 8
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 360
فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JMLK-5-8_002
تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398
چکیده مقاله:
مقامات فنا و بقا و اتحاد و اتصال از مهمترین و پیچیدهترین مباحث تصوف و عرفان اسلامی به شمار می آید. عرفا این مقامات را نهایت سیر و سلوک سالک و هدف از پیمودن همه احوال و مقامات را رسیدن به وصال الهی میدانند. بر طبق نظریه قوس نزولی و قوس صعودی، انسان پیش از خلق در عالم غیب و علم الهی موجود بوده است و هنگام نزول به عالم خلق و شهادت، مرحله به مرحله او را از عوالم عبور دادهاند تا اینکه به این عالم مادی آمده است و سالک میخواهد با فانی شدن از صفات خویش و متصف گشتن به صفات الهی به مبدا و اصل خویش باز گردد. سالک یک سیر حرکتی از الی الله را به فی الله شروع میکند و در نهایت این سیر و سلوک، اتحاد و اتصال با محبوب برای او حاصل میشود. بیدل دهلوی که نماینده تمامعیار سبک هندی است و دیوان غزلیاتش یک فرهنگ اصطلاحات عرفانی به شمار میآید، این مقامات را در اشعارش بهخوبی بیان کرده است. بیدل همانند سایر صوفیان بزرگ معتقد است که حالت فنا و رسیدن به وصال الهی، نتیجه فضل و عنایت الهی و از اختیار سالک خارج است. با در نظر گرفتن این نکته که بیدل، وحدت وجودی است، دویی را نفی میکند، معتقد به اتحاد و اتصال الهی است و ترک تعلقات دنیوی و فانی شدن از خویش را شرط وصول به محبوب میداند. او بر این باور است که چون خداوند هر لحظه به شکلی تازه تجلی میکند و تجلی تکرارناپذیر است، حتی سالک بعد از وصال با محبوب همچنان محو معشوق خویش است و از آرزوی دیدارش کم نمیشود. در نهایت چیزی از سالک باقی نمیماند و در خداوند محو میشود. واژههای کلیدی : اتحاد، اتصال، بقا، بیدل دهلوی، فنا، وحدت وجود.
نویسندگان
سمیه خادمی
دانشجوی کارشناسی ارشد ادیان و عرفان دانشگاه الزهراء(س)
محمدسرور مولایی
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهراء(س)