طیف های کانونی در تراژدی رستم و اسفندیار

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 429

فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPLL-21-75_003

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

کانون روایت در تحلیل شگردهایی که داستان پرداز در خلق داستان های خود از آنها بهره می گیرد اهمیت فراوان دارد. زاویه دید، با در نظر گرفتن بسط معنایی خود در روایات مدرن، منظری است ویژه که راوی به یاری آن مولفه های زمانی مکانی، شناختی عاطفی و ایدیولوژیکی جهان داستانش را شکل می دهد و گاه با تغییر و ایجاد تنوع در زاویه های دید و عرضه دیدگاه های گوناگون، مخاطب را به خوانش متن فرامی خواند و در نتیجه تعامل میان راوی، شخصیت و خواننده، داستان روندی پویا می یابد. در داستان رزم رستم و اسفندیار راوی با بهره گیری از کانون های گوناگون و متغیر روایی، صحنه ها، حوادث، شخصیت ها، کنش ها، اندیشه ها و احساسات درونی و برونی آنان را به زیبایی و هنرمندانه در برابر دیدگان ما به تصویر می کشد و با غیاب و حضور خود در پاره های داستان و در هم آمیختن دو شیوه نقل و نمایش، مخاطب را به حضور ارزش گذاری و قضاوت فرامی خواند. گاه با روایت داستان از دریچه دید شخصیت ها، بر القاء موثر و صمیمانه داستان می افزاید و از کانون بدون راوی یا از زبان شخصیت ها به بیان آموزه ها و جهان نگری ویژه خود می پردازد و در نتیجه زمینه برای طرح و تلاقی آرای گونه گون فراهم می آید و از این منظر روایت با بسیاری از روایات مدرن امروزی برابری می کند. تحلیل گوشه هایی از این داستان می تواند نبوغ فردوسی را در خلق این شاهکار جهانی به نمایش بگذارد

کلیدواژه ها:

کانونی سازی ، ژنت ، داستان پردازی ، فردوسی ، رزم رستم و اسفندیار

نویسندگان

غلامعلی فلاح

دانشیار دانشگاه خوارزمی

لیدا آذرنوا

دانشجوی دکتری دانشگاه خوارزمی