نسبت مفهوم واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای متشخص و غیرمتشخص
محل انتشار: پژوهشنامه فلسفه دین، دوره: 17، شماره: 1
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 629
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JPRR-17-1_010
تاریخ نمایه سازی: 1 اردیبهشت 1399
چکیده مقاله:
وجود اصولی همچون تقسیم موجودات به واجب و ممکن در عین پذیرش اشتراک معنوی وجود ، نیازمندی واجب الوجود به اثبات ، اشتراک معنوی صفات واجب الوجود با صفات ممکن الوجودها ، کاربرد محمول های مربوط به موجودات متشخص برای واجب الوجود ، تلقی گفتاری از وحی ، و تلقی شخص داشتن از خداوند در هنگام عبادت از جمله شواهدی هستند که در آثار فلاسفه مسلمان بر متشخص بودن واجب الوجود دلالت می کنند. در کنار این شواهد، می توان مواردی را یافت که بر غیرمتشخص بودن واجب الوجود دلالت دارند. از جمله می توان به نظریه فیض ، بساطت محض واجب الوجود ، غیرمتناهی بودن واجب الوجود ، تنزیهی بودن سخن گفتن از خداوند و نفی وجود مستقل از معلول اشاره کرد. کارکرد حداقلی شواهد دسته دوم در کنار شواهد متشخص بودن واجب الوجود آن است که نشان می دهند مفهوم واجب الوجود در فلسفه اسلامی از حیث دلالت بر خدای متشخص یا غیرمتشخص گرفتار ابهام است و نمی توان قاطعانه از تطابق واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای متشخص دفاع کرد. شواهد دسته دوم در کارکرد حداکثری خود می توانند نشان دهند که واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای غیرمتشخص تطابق دارد. در این مقاله کارکرد حداقلی شواهد غیرمتشخص بودن خداوند مد نظر است، هرچند که در خصوص کارکرد حداکثری این شواهد نیز توضیحاتی ارائه می شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عباسعلی منصوری
استادیار گروه الهیات، دانشکده ادبیات، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :