عقلانیت در فلسفه ی اسلامی

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 448

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPT-11-42_003

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1395

چکیده مقاله:

امروزه بحث عقلانیت را فقط با توجه به پیشینه ی هجوم جریان پست مدرنیست و ساخت شکن افراطی به «پناهگاه عقل»، تعبیری که اخیراً نویسنده ای مطرح کرده است، می توان به پیش برد. گرچه نزاع های پست مدرنیست رایج بر ضد مدرنیسمی که دکارت و کانت عرضه کرده اند، آغاز شده، (اما) روشن است که بیانیه ی راجع به ناکامی و شکست عقل یا به تعبیر مارتین هایدگر و ریچارد رورتی «پایان عمر فلسفه» از مدرنیسم دکارت و کانت، بسا پا فراتر می گذارد و بخشی از نزاع واقعاً همیشگی میان عقل و ضد عقل است. بزرگ ترین منطق گریز روزگاران قدیم، احتمالاً سوفسطایی سیسیلی، گورگیاس لئونتنی (متوفی حدود 380 قبل از میلاد) بود که کار خود را با انکار «معیار» آغاز کرد و کتابی با نام در باب طبیعت یا در خصوص امر به موجود و امر ناموجود، انتشار داد و در آن استدلال کرد که اصلاً چیزی وجود ندارد؛ و اگر هم وجود می داشت شناخت آن ممکن نمی بود و اگر شناختی هم می بود امکان انتقال آن شناخت به دیگران وجود نمی داشت. برخی از منطق «منطق گریزان» معاصر مانند رورتی و ژاک دریدا که در این مقاله از آنان سخن به میان خواهم آورد نیز، ظاهراً، از همان استدلال ضد مابعدالطبیعی و ضد معرفت شناختی دفاع می کنند، زیرا به رغم رورتی، «آینه ی طبیعت» چیزی را منکعس نمی کند، و اگر هم منعکس می کرد، نمی شد اعتماد کرد که (آیا) شیء یا اشیاء خارجی را دقیقاً «منعکس» می کند یا نه.