تأملی بر «سوژه» ژاک لکان در بستر «زبان» دگردیسی و یا تکامل زبان؟

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 776

فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRF-2-4_007

تاریخ نمایه سازی: 18 دی 1395

چکیده مقاله:

فلسفه روانکاوی ژاک لکان (Jacques Lacan) بسیاری از حیطه های زیستی-ادراکی انسان را در قلمرو روانکاوی تحت تأثیر قرار داده و به پرسش های بی شماری در قالب زبان، گفتار و ساختار ناخودآگاه در قالب بحث های روانکاوی، ادله کامل و کافی ارائه کرده است. لکان، فیلسوف و روانکاو فرانسوی، توانسته است مسأله هستی زبان، گفتار و ناخودآگاه را در قالب عناصری همچون هذیان بیماران روان نژند (نوروتیک)، پارادوکس غیر، سوژه، استعاره پدری، موجهات (modales)، میل درونی (désir)، شیء مطلوب (objet) را مطرح کند تا پاسخی به برخی معماهای فلسفی-روانکاوی ارائه دهد. کلیت مفاهیم لکان در یک زنجیره به هم متصل بوده و بعضاً به ابهام و غامض بودن یاد می شود. نزد وی، نشانه ها (ی بیماری) می توانند حامل معنا باشند. این نشانه ها برای خود دارای زبان نظام مند و ساختار پیچیده هستند. از سوی دیگر «ساختار» لکان یک ساختار بین ذهنیتی است که با مجموعه ای از واقعیات روانی-پنهانی سوژه سروکار دارد. در این مقاله تلاش بر این است تا با گذر از عناصر، مولفه ها و تبیین جایگاه ساختارگرایی، زبان شناسی و روانکاوی نزد لکان، برداشت های وی از زبان، معنا و گفتار را در زنجیره های «معنایی»، «نشانه ای» و «دال ها» نمایان کرده و نقش فلسفه را در تعریف روانکاوی وی نشان دهیم.

نویسندگان

وحید نژاد محمد

استادیار گروه آموزشی زبان و ادبیات فرانسه، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه تبریز