ارزیابی و تهیه نقشه حساسیت مناطق به بیابان زایی با استفاده از روش ESAs (پژوهش موردی: دشت یزد- اردکان)
محل انتشار: پژوهش های حفاظت آب و خاک، دوره: 22، شماره: 2
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 446
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JWSC-22-2_012
تاریخ نمایه سازی: 30 فروردین 1399
چکیده مقاله:
چکیده:سابقه و هدف: بیابان زایی به عنوان یکی از مهم ترین چالش های قرن حاضر به شمار آمده و در نتیجه عوامل اقلیمی و انسانی پدید می آید. تاکنون روش ها و مدل های مختلفی به منظور ارزیابی و تهیه نقشه بیابانزایی در مقیاس های جهانی و محلی ارائه شده است که از مهم ترین آنها در سطح جهانی: LADA، GLASOD، FAO-UNEP، ESAs و در سطح ملی، ICD، MICD و IMDPA را می توان نام برد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی حساسیت بیابان زایی دشت یزد - اردکان به عنوان یکی از مهم ترین مناطق بحرانی فرسایش و حساس به بیابان زایی در کشور با استفاده از روش ESAs می باشد.مواد و روش ها: به منظور انجام این پژوهش، ابتدا، نقشه واحدهای کاری شامل اراضی بایر، مراتع فقیر، اراضی تاغ کاری شده، کشاورزی و تپه های ماسه ای تعیین گردید و چهار معیار کیفیت خاک، کیفیت پوشش گیاهی، کیفیت اقلیم و کیفیت مدیریت با استفاده از امتیازدهی به زیرمعیارهای آنها در هر منطقه محاسبه شد و نقشه حساسیت مناطق به بیابان زایی به کمک نرم افزار ArcGIS ترسیم گردید.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که مراتع فقیر و اراضی بایر، بیشترین مساحت منطقه را به خود اختصاص داده اند که حاکی از وضعیت نامناسب و پتانسیل بالای بیابانزایی در منطقه مورد نظر می باشد. همچنین، معیارهای کیفیت اقلیم، کیفیت پوشش گیاهی و کیفیت مدیریت منطقه، بیشترین سهم را در حساسیت منطقه به بیابان زایی، بویژه در دو واحد کاری تپه های ماسه ای و اراضی بایر به خود اختصاص داده اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در این پژوهش، منطقه مورد مطالعه از نظر بیابان زایی در طبقه تیپ های بحرانی قرار دارد، به طوری که 8/75 درصد از منطقه مورد مطالعه در طبقه بحرانی شدید (C3) و 24 درصد از منطقه در طبقه بحرانی متوسط (C2) قرار گرفته است که نیازمند توجه و مدیریت هرچه بیشتر سازمان های مربوط و اعمال طرح های بیابانزدایی در جهت کنترل این پدیده می باشد. همچنین علاوه بر کاربرد روش های فنی در کنترل این پدیده توجه به برنامه های اقتصادی و اجتماعی در بافت جامعه حاکم بر این منطقه به منظور جلوگیری از تشدید این پدیده، از ضرورت بالایی برخوردار است، چه بسا آثار مدیریت درست کشاورزی و آبیاری و کاهش وابستگی منابع معیشتی ساکنان بیابان به منابع طبیعی، در کاهش اثرات بیابان زایی مشهود می باشد.واژه های کلیدی: تخریب اراضی؛ بیابان زایی؛ روش ESAs؛ دشت یزد – اردکان. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مجتبی سلیمانی ساردو
دانشجوی دکتری بیابانزدایی، گروه علوم و مهندسی بیابان، دانشگاه کاشان
فاطمه روستایی
دانشجوی دکتری بیابانزدایی، گروه علوم و مهندسی بیابان، دانشگاه کاشان
ابوالفضل رنجبر فردویی
دانشیار گروه علوم و مهندسی بیابان، دانشگاه کاشان.
رضا قضاوی
دانشیار گروه علوم و مهندسی مرتع و آبخیزداری، دانشگاه کاشان