واکاوی نوع ادبی رمانس در داراب نامه بیغمی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 533

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LTG-2-1_006

تاریخ نمایه سازی: 23 آبان 1397

چکیده مقاله:

از دیرباز در ایران، داستانگزاران و نق6الان، داستانهای حماسی، قومی، مل6ی، تاریخی و مذهبی را با بیانی آهنگین و زیبا، در میان مردم ویا در محفل بزرگان روایت میکردند. عدهای از راویان، آن چه را که میگفتند، مکتوب می کردند و شماری از این قصه هاوحکایت ها را، برای افرادی به نام دفترنویس باهدف مکتوب کردن، روایت میکردند.بعضی از شاهان و امیران نیر قصه گویانی در دربار خود داشتند که این قصه ها و داستانها را برای دفترنویسان روایت میکردهاند تا آن ها، قصه هایشان را به صورت نوشتاری درآورند.یکی از داستانهای شفاهی بازمانده از ادبیات کهن فارسی مربوط به سدهنهم هجری که صورت نوشتاری یافته است،داراب نامه مولانامحمد بیغمی است.این داستان حماسی- عشقی ، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب و از نمونه های ادبیات فولکلوریک به شمار می رود.از آن جا که یکی از مسایل مطرح در باب شناخت بهتر متون روایی کهن، کشف نوع ادبی این گونه آثار است، نویسندگان در این مقاله، نوع ادبی دارابنامه را بر پایه نظر صاحب نظران عرصه ادبیات داستانی بررسی کرده و با ذکر دلایل و شواهد آن را در نوع ادبی رمانس جای داده اند.

نویسندگان

نجمه حسینی سروری

استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان

علی جهانشاهی افشار

استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان

خدیجه رحیمی صادق

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید باهنرکرمان