میزان انطباق مؤلفه های سازمان یادگیرنده بر اساس مدل مارکوارت در کتابخانه های دانشگاه علوم گزشکی تهران: تاملی بر نظرات کتابداران

مقدمه: در سازمان های اجتماعی نیاز به یادگیری از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا محیط خارجی در حال تغییر است و از آنجا که محیط داخلی نیز اساساً بی ثبات است یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده بیش از پیش حیاتی به نظر می رسد . بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان انطباق مؤلفه های سازمان یادگیرنده بر اساس مدل مارکوارت در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران از دیدگاه کتابداران بود. مواد و روشها : روش پژوهش حاضر ، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود (به تعداد 50 نفر) . با توجه به تعداد اندک جامعه ، کلیه آنها مورد پژوهش قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد برای بررسی روایی ابزار پژوهش، چند نسخه از پرسشنامه توسط یک استاد و دو نفر متخصص مورد بررسی قرار گرفت همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی ابزار پژوهش 0/92 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و فریدمن استفاده شد. نتایج : نتایج پژوهش نشان داد میانگین مولفه های پویایی یادگیری، تحول سازمانی ، توانمندسازی، مدیریت دانش و کاربرد فناوری در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران به ترتیب 2/65، 2/58، 2/54، 2/63، 2/52 بود بنابراین تمامی مؤلفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سطحی ضعیف قرار داشتند. نتیجه گیری: برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده، لازم است که مدیران و متولیان این کتابخانه ها به مواردی از قبیل ارتباطات بازتر بین مدیران و کارکنان، ایجاد فرهنگ کار تیمی، تغییر در چشم انداز ها و راهبرد های سازمان وغیره بیش از پیش توجه داشته باشد.

کلیدواژه ها:

یادگیری ، سازمان یادگیرنده ، تحول ، کتابداران