بررسی مفهوم زمان نااصیل مبتذل در هستیشناسی بنیادین هایدگر و ناکامی وی در فراروی از فهم مابعدالطبیعی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 659

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ORJ-4-7_001

تاریخ نمایه سازی: 29 آذر 1395

چکیده مقاله:

هایدگر در هستی و زمان با تحلیل هستیشناختی- اگزیستانسیال زمانمندی دازاین در پی طرح معنای هستی است. وی در بخش نخست کتاب، پروا را به عنوان معنای هستی دازاین طرح میکند و ساختار سهوجهی، متکثر و بندبند آنرا نشان میدهد و در بخش دوم با طرح مسأله زمانمندی به عنوان معنای پروا سعی میکند تا زمانمندی را به عنوان بنیاد وحدت این ساختار متکثر و معنای هستی دازاین نشان دهد.خاستگاه تحلیل هایدگر تقسیم هستن دازاین به اصیل و غیراصیل است و در زمانمندی نیز در پی تحلیل زمانمندی اصیل و غیراصیل میرود. هایدگر در ادامه مفهوم غالب مابعدالطبیعی از زمان به عنوان توالی آناتیکسان و مسطح را مفهومی زمان نااصیل )مبتذل( میداند و آن را بنیاد یافته در زمانمندی غیر اصیل معرفی میکند. در این مقاله در نظر است تا نشان داده شود که تلاش هایدگر در فراروی از فهم مابعدالطبیعی موفقنیست؛ چرا که تحلیل خود وی نیز مبتنی بر خواست دازاین در فراروی از عدم اصالت به اصالت است و همچنان در دایره اصالت فاعلشناسایی )سوبژکتیویسم( و به تبع مابعدالطبیعه قرار دارد. در نهایت نشان خواهیم داد که فروکاست طرح هستی و زمان به اراده و خواست دازاین علت اصلی شکست هستی و زمان و طرح چرخش در اندیشه هایدگر است.

نویسندگان

رضا دهقانی

دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه علامه طباطبایی

حمیدرضا آیت اللهی

استاد فلسقه دانشگاه علامه طباطبایی