نظم و تغییر درآنارشیسم

آنارشیسم در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون دولت، یا به طور کلی جامعه ای فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است. پس میتوان سروری ستیزی یا حکومت ستیزی را معادله ای مناسبی برای این واژه دانست. آنارشیسم برخلاف باور عمومی، خواهان هرج و مرج و جامعه بدون نظم نیست، بلکه همکاری داوطلبانه را درست میداند. آنارشیسم، تشکل و تمرکز قدرت سیاسی را عامل فساد و در نهایت به ضرر بشر میداند.مقاله حاضر، پیشینه تاریخی آنارشیسم، تعاریف مختلف آناریشسم، اصول و عقاید آنارشیستها، مبانی فلسفی آنارشیست ها،نحله ها و مکاتب آنارشیست ها، نظریه های مطرح آنار شیسم و اهداف آنارشیست ها را با توجه به رویکردهای نظم و تغییر مورد بحث قرار داده و همچنین گفتمان نظم و تغییر در اندیشهآنارشیسمی را درگذار تاریخی آن از بدو تولد تا عصر حاضر (آنارشیسم نو) بررسی و تجزیه و تحلیل می-کند.این مقاله در نظر دارد نظم و تغییر را در سایه آنارشیسم باز شکافی کند و توضیحی به نسبت کامل از آنارشیسم در این راستا ارایه دهد؛ و می خواهد به این سوالات پاسخ دهد که آیا آنارشیسم همان نظم خاص آنارشیسمی است در پوشش تغییرات بوجود آمده در جامعه و سلسله مراتب قدرت درآن و همچنین رابطه بین آنارشیسم ، نظم و تغییر( انقلاب هاو اصلاحات )در گذر تاریخی مکتب آنارشیست چگونه بوده است ونهایتا آیا آنارشیسم می تواند در سایه تغییرات اساسی در حکومت های فعلی و با اتکاء به نظام خاص خود، حکومت و جامعه ای ایده آل خود را که همان آرمان شهر آنارشیستی است را بنا نهد بطور کلی می توان این نتیجه را در پایان گرفت که آنارشیسم جنبشی علیه ساز و کارهای نظم حکومتی و به نوعی تغییرات اساسی در وضعیت موجود و استقرار نظمی جدید، در سایه تغییرات بوجود آمده، جهت نیل به وضعیتی مطلوب در جامعه مورد نظرشان می باشد، اما غافل از اینکه نتیجهی این ایده ها و مراحل تبدیل تیوری و جنبش آنارشیستی به حکومت و جامعه آنارشیستی، همیشه بطور مطلق، آن آرمان شهری نمی شود که آنارشیست ها به دنبال آن هستند .

کلیدواژه ها:

آنارشیسم ، نظم ، تغییر ، دولت و حکومت