استرس ادراکشده و نقص توجه- بیش فعالی در سارقین و افراد عادی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 335

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_TEB-6-3_005

تاریخ نمایه سازی: 15 اردیبهشت 1397

چکیده مقاله:

اهداف: سرقت از باسابقه ترین جرایم بشری است که در جوامع مختلف به شیوه های گوناگونی دیدهمی شود و عوامل مختلفی می تواند در ارتکاب به آن نقش داشته باشند. نقص توجه- بیش فعالی کهزمینه ساز گرایش به رفتارهای پرخطر است، می تواند یکی از عواملی مرتبط با سرقت باشد. هدف ازپژوهش حاضر بررسی استرس ادراک شده و نقص توجه- بیش فعالی در مردان و زنان مرتکب سرقت ومقایسه آن با افراد عادی بود. مواد و روشها: این پژوهش علی- مقایسهای در زندان مرکزی رشت در سال 95-1394 انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، 100 نفر ( 50 مرد و 50 زن) از زندانیان مرتکبسرقت و با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، 100 نفر ( 50 مرد و 50 زن) از افرادعادی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گرداوری داده ها از ابزارهای سیاهه متغیرهای حقوقی وجمعیت شناختی، پرسشنامه استرس ادراک شده، مقیاس درجه بندی نقص توجه- بیش فعالی بزرگسالانکانرز و مقیاس درجهبندی وندر- یوتا استفاده شد. داده ها در قالب نرم افزار SPSS20 با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و تحلیل واریانس تک متغیره (آنوا) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: افراد مرتکب سرقت، استرس و نقص توجه- بیش فعالی بالاتری نسبت به سایر گروه ها داشتند (p<0/05). اثر اصلی جنسیت و اثر تعاملی گروه جنسیت بر استرس و اثر اصلی جنسیت بر نقص توجه- بیشفعالی کودکی معنادار نبود (p> 0/05). نتیجه گیری: میزان استرس ادراک شده و نقص توجه- بیش فعالی کودکی و بزرگسالی در افراد سارقبیشتر از گروه افراد عادی است. بنابراین باید به مداخلات درمانی و تشکیل یا ارتقاء سیستم استانداردخدمات سلامت عمومی زندانیان توجه بیشتری شود.

کلیدواژه ها:

سرقت ، استرس روانی ، نقص توجه- بیش فعالی ، تفاوت های جنسیتی

نویسندگان

قاسم صالح پور

؛MA، گروه حقوق جزا و جرم شناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد علوم و تحقیقات گیلان، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران

محمدمهدی پسندیده

گروه ،PhD ۲ روانشناسی، واحد آستانه اشرفیه، دانشگاه پیام نور، آستانه اشرفیه، ایران

قاسم صالح پور

؛ PhD، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران