معنیشناسی حرف فاء در قرآن و چالشهای ترجمه آن به زبان فارسی با تکیه بر دستور زبان عربی (بررسی موردی ترجمههای الهی قمشهای، فولادوند و خرمشاهی)

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 564

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_TRAL-6-14_007

تاریخ نمایه سازی: 11 تیر 1396

چکیده مقاله:

قرآن کریم ساختار نحوی، صرفی و بلاغی محکمی است. فرایند برگرداندن این کتاب آسمانی مستلزم توجه شایانی به نحو یا دستور زبان عربی است. در این زبان، حرف فاء یکی از حروف معانی است که از تنوع بسیاری برخوردار است و این مسیله کار مترجم را هنگام برگردان آن به زبان فارسی دشوار میکند. مترجمان فارسی برای ترجم ه فاء برابر نهادهای پس ، سپس و آنگاه را ارایه دادهاند که با توجه به تنوع این حرف، ناکافی است. هدف این پژوهش آن است که از نظر دستوری بررسی کند مترجمانی مانند الهی قمشهای، فولادوند و خرمشاهی چگونه این حرف را در قرآن ترجمه کردهاند. از جمله نتایجی که به دست آمده این است که مترجمان در ترجمه فاء عطف و جزای شرط عملکرد مطلوبی داشتهاند ، ام ا در ترجم ه فاء استیناف، سببی ه، زایده و فصیحه به خوبی از عهد ه برنیامدهاند، به گونهای که برای فاء استیناف و زایده برابرنهادهایی را قرار دادهاند که نادرست است؛ زیرا نباید این نوع از فاء، ترجمه شود. آنها در ترجمه فاء سببیه نیز در بسیاری موارد جنبه سبب و مسبب بودن را رعایت نکردهاند و علیت را نشان ندادهاند. چنانکه در فاء فصیحه نیز فقط جنبه عاطفه بودن آن را لحاظ کردهاند و به بخشی از جمله که حذف شده است و وظیف ه افصاح کلام را بر عهده دارد ،توجهی نداشتهاند و این بیتوجهی نیز سبب شده است که در برگردان آن به اشتباه بروند.

نویسندگان

عیسی متقی زاده

دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تربیت مدرس، تهران

محمدرضا احمدی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه تربیت مدرس، تهران