مسیله باور پایه و نظام معرفتی علامه طباطبایی

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 311

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WISDOM-3-1_002

تاریخ نمایه سازی: 23 آبان 1397

چکیده مقاله:

نظریه مبناگرایی یکی از دیرینه ترین و مهم ترین رهیافت ها در معرفت شناسی تلقی میشود. از دو قسم اساسی مبناگرایی، مبناگرایی کلاسیک و معتدل، در مقاله حاضر، مبناگرایی کلاسیک را انتخاب کرده ایم و از دو شکل مبناگرایی درونگرایانه و برون گرایانه، دومی را بررسی می کنیم. در نوشتار حاضر هر دودسته از مبناگرایی ساده و مضاعف و تمایزات اساسی آنها را کاویده ایم. ادعای اصلی مبناگرایی کلاسیک برونگرایانه این است که باورهای ما به دو دسته پایه و استنتاجی تقسیم میشوند و همه باورهای استنتاجی ما، در فرایند توجیهی، باید به باورهای پایه بازگردند، در غیر این صورت دچار دور یا تسلسل خواهیم شد. در مقاله حاضر کوشش خواهد شد تا علاوه بر آنکه کاستی های نظریه مبناگرایی نشان داده میشود به این کاستیها، بر اساس نظام معرفتی علامه، پاسخهایی داده شود.علامه طباطبایی در نظام معرفتی خود دستگاهی از روابط میان باورها، براساس سه اصل، سامان می دهد که این دستگاه اولا، تمایز میان بدیهیات اولیه و ثانویه را مشخص میکند؛ ثانیا، ضمن نقد معرفت خطاپذیر از معرفت خطاناپذیر دفاع می کند؛ ثالثا، روش دست یابی به معرفت یقینی را تبیین میکند؛ و بالاخره، ضمن نقد بر مبناگرایی ساده، مبناگرایی مضاعف را رویکرد درست برمیشمارد.خطاپذیری و خطاناپذیری و درنتیجه، تصحیح باورهای پایه اساسیترین ضعف و کاستی در مبناگرایی است. با توجه به مبنای علامه طباطبایی، درباره معرفت یقینی، که باید درنهایت همه معرفت ها به بدیهیات ختم و بدیهیات ثانویه نیز با روابط ویژه ای به بدیهیات اولی یا سه اصل اولی منتهی شوند؛ می توان خلل اساسی در مبناگرایی، که همان معرفت تزلزل پذیر غیر یقینی است ، را موردپرسش قرار داد. مهم ترین دستاورد علامه، در حوزه معرفتی، دفاع از معرفت یقینی بر اساس اولیات و امکان دس تیابی به معرفت خطاناپذیر است.

نویسندگان

قاسم پورحسن

استادیار گروه فلسفه، دانشگاه علامه طباطبایی