نگرشی بر نقش اجبار در اعتبار معاهدات بین المللی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,462

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LAWI02_291

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

هر معاهده بین المللی حاصل تراضی و توافق دولتها و سازمان های بین المللی است،که حول محور اهداف و منافع مشترک آنها شکل می گیرد. در واقع اصل همکاری و اداره مشترک آنها جهت حصول منافع مشترک است که در قالب سندی موسوم به معاهده متبلور می گردد. معاهده بین المللی نیز مانند سایر اعمال حقوقی زمانی می تواند به حیات خود ادامه دهد که به صورت معتبر به وجود آمده باشد، در غیر این صورت فاقد اعتبار و در معرض بطلان است. اجبار و توسل به زور برای انعقاد معاهده، یکی از مهمترین اسباب بطلان معاهده است. چرا که به موجب بند 4 ماده ی 2 منشور ملل متحد، همه ی اعضای ملل متحد در روابط خود از استفاده از زور یا تهدید علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشور و یا هر اقدام دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد، خودداری خواهند کرد. .تمرکز بر رضایت دولتهای حاکم در حقوق بین الملل، به عنوان پایه و اساس حقوق معاهدات بین المللی مطرح است؛ و به دلیل اهمیت برابری دولت ها در قبول تعهدات، بیشتر حقوقدانان بین المللی، ساختار اساسی حقوق معاهدات را در رضایت دولتهای حاکم دانسته و برای تضمین اصل رضایی بودن معاهدات بین المللی، تدابیری اندیشیده اند که در کنوانسیون وین 1969 بیان گردیده است . نظام بطلان معاهدات مندرج در کنوانسیون وین مستلزم این امر است که اگر رضایت یک کشور در قبال یک معاهده از طریق رفتار متخلفانه کسب شده باشد، یا اینکه کشور به وسیله ی یک رفتار غیرمشروع به انعقاد معاهده وادار گشته باشد،اسباب بطلان معاهده را فراهم خواهد نمود. در این مقاله،در خصوص چگونگی به وجود آمدن این اجبار ،همچنین نقش و تاثیرات آن بر معاهدات بین المللی، بحث و به نتیجه گیری خواهیم پرداخت.

نویسندگان

بهنوش باحجبی

کارشناس ارشد حقوق بین الملل،دانشکده حقوق،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی،تهران