کنایه های مفهومی در داستان های کودکان از دیدگاه معنی شناسی شناختی (مطالعه موردی کتاب قصه های زمستان)

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,741

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF05_077

تاریخ نمایه سازی: 19 شهریور 1399

چکیده مقاله:

هدف اصلی مقاله حاضر بررسی و مطالعه کنایه های مفهومی از دیدگاه زبان شناسی شناختی است. پژوهش حاضر بر آن استتا نشان دهد کنایه که یکی از مهمترین آرایه های زبانی است که هم در حوزه ادبی (به لحاظ زیبایی شناختی) و هم در زبان روزمرهکاربرد فراوان دارد، چگونه در ادبیات کودک و نوجوان و مشخصا کتاب قصه های زمستان بازنمایی می شود از آنجاییکه درمعنی شناسی شناختی می توان حوزه مبداهای متفاوتی را برای کاربرد کنایه های مفهومی در زبان، گفتار یا متون مختلف متصور شد،درصدد یافتن پاسخ به این پرسش ها هستیم که کاربرد کنایه در این اثر یادشده از مصطفی رحماندوست در کدام حوزه ها تجلی یافتهاست و دوم آنکه از میان کنایه های به کاررفته در کتاب قصه های زمستان، پربسامدترین و کم بسامدترین کنایه ها مربوط به کدامحوزه هاست روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های آن از متن کتاب قصه های زمستان به شیوه کتابخانه ایگردآوری و تحلیل شده است. نتایج پژوهش فرضیه اصلی را تایید می کند و نشان میدهد که کنایه هایی مفهومی در حوزه مبداجانوران و گیاهان، اعضای بدن، مظاهر طبیعت و جا و مکان (محیط زندگی) در این اثر کاربرد یافته است و از میان این انواع، کنایه هایمربوط به حوزه مبدا اعضای بدن بالاترین میزان کاربرد و کنایه های مربوط به حوزه مبدا جا و مکان کمترین کاربرد را داشته اند.همچنین با تامل در انواع متفاوت کنایه های مفهومی در کتاب مورد بررسی، می توان اذعان داشت که نویسنده به خوبی با حوزه ادبیاتکودک آشنا بوده و از کنایه هایی استفاده کرده است که مناسب با سن و شرایط زندگی کودکان بوده است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

فروغ کاظمی

دانشیار زبان شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

زهرا کیادربندسری

دانشجوی دکتری زبان شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران