روایت شناسی شیخ صنعان بر اساس نظریه تودوروف

ساختارگرایی در ادبیات به معنای نظامی که بر پایهی زبانشناسی استوار و متشکل از اجزایی است که رابطهی همبسته با یکدیگر و کل نظام دارند. در این پژوهش قصد ما بر این است که حکایت شیخ صنعان از منطقالطیرعطار را، بر مبنای نظریه روایتشناسی که نوعی نقد ساختارگرایی است، مورد بررسی قرار دهیم. در این روش به جای آشکارکردن معانی درونی متن، با نگاهی تازه به این حکایت مینگریم و سازههای متن و اجزاء ساختار اثررا استخراج و ارتباط موجود بین اجزاء را تحلیل و بررسی میکنیم. هدف این پژوهش، معرفی اجمالی نظریات روایتشناسی ، بررسی میزان انطباق روایت شیخ صنعان با دیدگاه تودوروف و تحلیل ساختار داستان بر پایهی این نظریه است. روش تحقیق، کتابخانهای و تحلیلی است و نشان میدهد ساختار روایی داستان شیخ صنعان با الگوی فراگیر تودوروف منطبق است

کلیدواژه ها:

روایتشناسی ، تودوروف ، عطار ، شیخ صنعان