بررسی تطبیقی عناصرریالیسم جادویی درهزارتوهای بورخس و رمان زنان بدون مردان شهرنوش پارسی پور

ریالیسم جادویی یکی از شیوه های نوین در عرصه داستان پردازی و محصول رویارویی سنت و مدرنیته است که از نیمه دوم قرن بیستم در آمریکای لاتین و کشور های جهان سوم شکل گرفت . اساس این مکتب بر واقعیت بنا شده است و نویسنده ضمن تلفیق واقعیت و خیال، طوری حوادث فراواقعی را در بستر واقعی داستان جاری می کند که به راحتی برای خوانندگان باورپذیر می شود خورخه لوییس بورخس از نویسندگان شناخته شده این سبک داستان نگاری به حساب می آید ؛ شهرنوش پارسی پورنیز داستانهایی به این شیوه نوشته است . در مقاله پیش رو رمان زنان بدون مردان و هزارتوهای بورخس از نظر به کار گیری مولفه های ریالیسم جادویی بررسی شده است ازبین عناصرمورد بررسی چهارمولفه آشنایی زدایی دوگانگی و پیوند اسطوره و نمادپردازی و خاموشی در هر دو اثر کاربرد مشترک دارند. دو اثر از حیث کاربرد عناصر یادشده تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارند که در متن به ذکر دلایل آن اهتمام شده است.عناصر فرهنگی،نوع نگاه نویسندگان و میزان تاثیرپذیری یا عدم تاثیرپذیری از فرهنگ بیگانه غربی و همچنین ایستادگی و مقاومت در برابر آن ریشه در مشابهت ها و تفاوت های مشخصه های فوق می تواند داشته باشد

کلیدواژه ها:

ریالیسم جادویی ، عناصر ریالیسم جادویی ، هزارتوهای بورخس ، زنان بدون مردان ، شهرنوش پارسی پور