حکمرانی خوب و حکمرانی از دیدگاه اسلامی

هدف از این مقاله بررسی مفهوم حکمرانی ، ویژگی های حکمرانی خوب و مقایسه آن با حکمرانی از دید گاه اسلام می باشد.روش پژوهش مروری است. حکمرانی خوب مفهومی است که در اواسط دهه 90 میلادی مورد توجه قرار گرفت. اولین مرجعموثقی که در زمینه حکمرانی خوب مباحثی را مطرح کرد، بانک جهانی بود. در واقع بانک جهانی پس از اینکه در اجرای سیاستهایش در کشورهایی که زیر نظر آن (بانک جهانی) بودند باشکست مواجه شد، به دنبال مفهومی بود که نقایص مفاهیم پیشین رانداشته باشددر نتیجه پس از انجام تحقیقات توسط محققان بانک جهانی ، مفهوم حکمرانی خوب مطرح گردید. بانک جهانیدرحکمرانی خوب برای دولت نقش توانمند سازی جامعه، بخش خصوصی و مدنی در نظر گرفت. حق اظهار نظر، پاسخگویی، وحساب پس دهی، ثبات سیاسی و مهارخشونت، اثر بخشی و کارآمدی، پالایش مقررات اضافی، قانون مداری ، مهار فساد، حفظارزش پول و.... از جمله ویژگی های حکمرانی خوب از دیدگاه غرب می باشد.نتایج بر اساس مرور ادبیات نشان داد که مبانیحکمرانی خوب لیبرالیسم، اومانیسم و کاپیتالیسم است در حالیکه در حکمرانی خوب با رویکرد اسلامی مبنا قرآن وعترت میباشند. با مطالعه مبناهای ذکر شده ، در حکمرانی خوب هدف توسعه اقتصادی است و اخلاق جایگاهی ندارد اما در اسلام هدفتعالی انسان است و مادیات تنها به عنوان ابزاری برای این هدف مورد توجه قرار می گیرند و مبحث اخلاقیات از تاکیدات وضروریات آیین اسلام می باشد.

کلیدواژه ها:

توانمند سازی ، بانک جهانی ، حکمرانی از دید گاه اسلام