بررسی نوشتار واسازانه در متون مولانا و دریدا

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 322

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI03_075

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

بین دو یا چند شاعر، نویسنده و متفکر، با وجود افق تاریخی متفاوت، اختلافات زبانی،تمایزات فرهنگی و فاصله زمانی و مکانی، افق های مشترکی شکل می گیرد، که نشانگرگذره گاه هایی است، که جهان زیسته و بینش آنها را به یکدیگر پیوند می دهد. اینجستار از منظر دی کانستراکشن/ واسازی ژاک دریدا به بررسی و تحلیل الگوی نوشتاری متون دریدا و مولانا می پردازد و نشان می دهد که چگونه واسازی با فروریزی بنیان ها و پیش انگاشت های تثبیت شده و فراروی از قواعد و ساختارهای معهود، مخاطبرا از نگرش و خوانش ساختارمند و خطی جدا کرده و با نوشتار واسازانه او را به چشم-انداز و افق دیگری می کشاند.هم متون دریدا در ساختار متون آکادمیک فلسفی نمی-گنجد و هم غزلیات و مثنوی مولوی با الگوی غزل سرایی و مثنوی سرایی فارسیهمخوانی و هماهمنگی ندارد. پژوهش حاضر با بیان شیوه ها و شگردهای نوشتارواسازانه با فراروی از عادت وارگی و طرح واره های ذهنی مخاطبان و فروریزی ساختار ونظم متعارف متون، به بررسی متون دریدا، غزلیات مولوی و به ویژه جهان متنمثنوی (ساختار صوری و روایی) می پردازد و نشان می دهد که برای ارتباط و التذاذ هنریو اجتناب از کژفهمی باید با ساختار نوآیین این متون انس گرفت، که هم مانع خوانش-های خطی و مواجهه تک بعدی با متون مذکور می شود و هم این مهم را برجسته می-سازد که متون درخشان و برجسته در کنار اندیشه نو و معنایی شگرف، ساختار و صورتخاص و متناسب خود را می آفرینند و اولین و اساسی ترین گام در این جریان، شکستنقواعد صوری و فراروی از الگوهای ایستا، ثابت و تکراری است.

نویسندگان

نگین بی نظیر

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان