تحلیل بیداری قهرمان درون شخصیت نصوح در داستان مثنوی معنوی بر اساس نظریه کارل پیرسون

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,522

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI03_099

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

کهن الگوها ، عناصر سازنده ناخودآگاه و مخزن دایمی همه تجاربی است که طی قرونمختلف تکرار شده است . کارل گوستاو یونگ نظریه استفاده از کهن الگوها را به منظورروشنتر کردن اجزای شخصیت رواج داد. خانم پیرسون معتقد است هر انسانی برای یافتنخویشتن خود و دگرگونی جهان درونی اش به سفر هزارلا و مارپیچ گونه ای می پردازد ودر این سفر توسط راهنمایان درونی یا کهن الگوهایی هدایت می شود تا به گنج نهاندرونش دست یابد. دوازده کهن الگو، قهرمان درون را هدایت می کنند که هر کدام درسیدارد و در نهایت به یکپارچگی و هماهنگی بخشهای مختلف روان قهرمان منجر می شوند. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نظریه پیرسون به واکاوی کهن الگوهای دوازده گانهدر داستان نصوح بپردازد. با بررسی این داستان مشخص شد در ابتدا کهن الگوی سایهلوده نصوح فعال بوده ، سپس جستجوگر ، جنگجو، ساحر او بیدار میگردد و پس از بروزشرایطی ،کهن الگوهای ، فرزانه، یتیم ،معصوم ،آفریننده، ویرانگر، حاکم و عاشق فعال می شوند.

نویسندگان

راضیه بیات

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور کرج

پروین نقدی

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور کرج