بازتاب جبر و اختیار در آموزه های مولانا جلال الدین محمد بلخی و کارلوس کاستاندا

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 605

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI03_128

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

تفسیر و تحلیل قضا یا حکم الهی در اعیان موجودات بر آن نحوی که وجود دارد و بهمنزله یکی از احوال جاری ازلی و ابدی موجودات، موضوعی است بسیار گسترده که درطول اعصار و قرون گذشته در اندیشه و باور نظریه پردازان، حکیمان و فیلسوفان ادیانمختلف بازتاب های متعدد و متنوعی داشت است. این مقوله فلسفی _ دینی از سویی درمسایل عریافی و فلسفی ملت ها مطرح شد و از دیگر سو با موضوعاتی روانشناختی _اجتماعی و فلسفی همانند جبر و اختیار درآمیخته است. از آنجا که حدود و تغورمشخص شده ای برای چنین مباحثی ترسیم نشد است؛ طرح اینگونه مسایل همواره باتخلیط ها، تنوع ها و نیز دوگانگی هایی همرا است. در میان اختلاف نظرهای موجود، ایننوشتار می کوشد تا بازتابی توصیفی _ انتقادی از دیدگاه حکیم مولانا جلال الدین محمدبلخی، به منزله عصاره عریان اسلامی و گزیده بهترین های این فن در مقایسه با نظریه پرداز نامدار عریان آمیخته به کیمیا و ساحری سرخپوستی کارلوس کاستاندا ، ارایه دهد؛ به گونه ای که تصویری تحلیلی از متفکر بزرگ در جهان کنونیترسیم شود. این پژوهش راهی است برای رسیدن به تحقیقات گسترده تر در این زمینهو تلاشی در یافتن مشترکات ملت ها و زمین های متفاوت اندیشه های عریانی و شبه عرفانی.

کلیدواژه ها:

قضا ، قدر ، جبر ، اختیار ، مولانا جلال الدین محمد بلخی ، کارلوس کاستاندا ، دون توان

نویسندگان

لیلا میرمجربیان

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان