روایت شناسی داستان طوطی و بقال از مثنوی طبق نظریه تزوتان تودوروف

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,001

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI05_145

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397

چکیده مقاله:

روایت شناسی ساختارگرا در دهه60 و 70 قرن بیستم با کسانی مانند برمون، تودوروف، گریماس و پرینس آغاز شد، که به اصلاح مدل پراپ و پیشینیان او یعنی فرمالیست های روسی پرداختند و دستور جهانی روایت را تدوین کردند، روایت شناسی از برجسته ترین روش ها برای تحلیل متون داستانی وروایی است، این جستار براین است تا براساس نظریه تزوتان تودوروف قصه طوطی و بقال را از مثنوی روایت شناسی کند ؛ برای این منظور نخست به تحلیل نمود نحوی ازجمله: گزاره و انواع آن، پی رفت ، شیوه ترکیب پیرفت ها و وجوه روایی گزاره ها میپردازد و در پایان اسم، صفت، فعل، تطبیق آنها با شخصیت های داستان، کنش ها و ویژگی های آن ها را بررسی میکند ؛ تحلیل روایت شناسی این قصه نشانگر آن است که قصه از پی رفت اصلی و یک پیرفت فرعی تشکیل شده است که به شیوه درونه گیری در دل پیرفت پایه قرار دارد؛ همچنین داستان دارای وجوه الزامی، تمنایی و پیش بین است،که وجه تمنایی به گونه ای متفاوت از نظر تودوروف ظاهر شده و بعد از انجام مجازات قرار گرفته است. سخنان تعلیمی مولانا در پایان داستان، نیز حاکی از آن است، که در مثنوی قصه، فقط قصه نیست و او داستان را مقدمه ای برای بیان تعالیم خود قرار میدهد؛ از دید روایت شناسی میتوان گفت: مولانا از کنش معناسازی در روایت بهره می گیرد، تا مفاهیم مورد نظر خود را در قالبی قابل فهم عرضه کند که در عین حال قابلیت پذیرش را هم داشته باشد و در این باره به داستان پردازی و دقایق آن آگاه است و آن را به بهترین شکل به کارمی گیرد

نویسندگان

یدالله شکری

عضو هییت علمی دانشگاه سمنان

کبری چمنی

دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی