بررسی دیدگاه های سهراب سپهری در منظومه ی صدای پای آب

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 991

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI06_043

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

یکی از زیباترین منظومه های سهراب سپهری، صدای پای آب است. آب، در این منظومه نماد از خود سهراب ا ست که از هرگو شه و کناری عبور میکنددر. بخش اول، سهراببه، معرفی خودش میپردازد.دربخش دوم صدای پای آب،سهراب به تولدی جدید میرسد و در این قسمت سهراب دنیایی رفیع را ترسیم میکند. دیدگاه سهراب در خصوص زندگی و مرگ در این منظومه تبیین شده است. او معتقد است که چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید لازم است در دیدن های خود تجدید نظر کنیم وگذشته و آینده ی خود را ببینیم. سهراب ز ندگی را بعد در خت به چشم حشره ، آبتنی کردن درحو ضچه ی اکنون و حتی شستن یک بشقاب میداند. او معتقد است که مرگ همان نور است که پرواز انسان را، بسوی افق اعلی میسر، میکند. و بدانیم اگر نور نبود، منطق زنده ی پرواز دگرگون میشد. سهراب شاعری نیست که از مرگ بترسد و او مرگ و زندگی را لازم و ملزوم یک دیگر میداند، همچون شب وصبح که هر دوی آنها از لطف خاصی بهره مند هستند. مرگ سهراب ، در سایه و روشن زندگی، قرار دارد و چهره ی ما را می بیند ؛ مرگ سهراب ، در سایه، ن ش سته ا ست و به ما مینگرد . او مرگ را در همه چیز، جاری و ساری میداند. شاعر نقاش کاشانی، مرگ را موجود زنده میشمارد؛ او مرگ را پایان کبوتر نمیداند و توصیه دارد که انسان باید ساده باشد.

نویسندگان

غلامرضا هاتفی اردکانی

دانشجوی دکتری زبا ن و ا دبیات فارسی دانشگاه ازا داسلامی واحد یزد ،ایران