بررسی کیفی جنبه های مثبت و منفی تئوری آشوب در مدیریت

مدیران سازمانی باید بیش از گذشته به این نکته توجه کنند که یک سازمان موفق به سازمانی برخوردار از نظام بازخورد غیرخطی پویا است که در ناحیه آشفتگی دست به اقدام می زند و با بهره گیری از خود سازماندهی، به طور خلاق سازگاری پویایی در عرصه های کارکردی سازمان و خرده سیستم های داخلی و تعاملات بیرونی آن برقرار می کند. با توجه به موارد ذکر شده در بالامدیران سازمانی باید با نهادینه کردن فعالیت بیشتری ازفرهنگ سیستم های آشوب گونه در سازمان، آمادگی سازمان را برای خود سازماندهی، خلاقیت و نوآوری، تعامل با محیط فراهم کنند.اگر چه در تحقیقات متعددی به مطالعه پیرامون کاربرد تئوری آشوب در مدیریت پرداخته اند، اما محققان در بسیاری از مطالعات داخلی، تحقیقات خود را محدود به تمرکز بر بازتاب ویژگی های تئوری آشوب) اثر پروانه ای، جاذبه های غریب، سازگاری پویا و خودمانایی( در مدیریت کرده اند. در صورتی که مدیریت آشوب مستلزم شناخت جنبه های مثبت و منفی کاربرد این تئوری در مدیریت و همچنین بررسی محدودیتهای لازم برای مدیریت این تئوری است. در این راستا، این مطالعه با هدف پر کردن خلاء تحقیقاتی در این زمینه به بررسی کیفی جنبه های مثبت و منفی تئوری آشوب در قالب تحقیقی مروری - ترویجی پرداخته است. نتایج نظری این تحقیق می تواند به عنوان راهنمای راه و مکملی در راستای توجه بیشتر به کاربرد مدیریت آشوب جهت بهره مندی از مزایای این مهم در راستای نیل به اهداف موردنظر در سازمان های دولتی و خصوصی باشد.

کلیدواژه ها:

آشوب ، پارادایم آشوب ، لبه آشوب ، نقاط اهرمی