معمار،شاعر فضای، شایسته زیستن

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 385

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MEMARI05_032

تاریخ نمایه سازی: 11 شهریور 1397

چکیده مقاله:

آفرینش موجودیت های معماری آنگاه که بستر خلق ایرانزمین باشد، ضرورت انجام پژوهش در ریشه ها و اصل های آن را ناگفته آشکار می سازد به قید آنکه آفریننده بخواهد در راستای همان اصل های جاودانه گام بردارد و از آنها عدول نکند. از سویی به استناد اظهارات برخی از پژوهشگران غربی شکاف فزاینده میان مردم و محیط های مصنوع در دنیای امروز که ایرانزمین نیز مستثنی از آن نیست، موجب عدم الفت و صمیمت میان مردم و کمرنگشدن نقش کالبدها به مثابه کانون فعالیت های فرهنگی و اجتماعی شده است. این مهم در جوامعی چون جامعه امروز ایران که میان فرهنگ سنتی خود و به تبع آن معماری گذشته اش و فرهنگ دنیای مدرن و به تبع آن معماری خاص خود وامانده است، عمیق تر و مهم تر است. از جنبه روش شناختی نیز باید پذیرفت روش های علمی شناخت و مطالعه پدیده ها که متکی بر داده های کمی و روشهای اثباتگرا هستند آنجا که موضوع مورد مطالعه کیفیت های موجوددر حوزه معنایی هندسی خاصی از فضاست که توسط آدمیان ساخته شده است، دیگر روش های متکی بر داده های عددی کافی نیست. در اینجا حضور آدمی در فضا، داده ها و دریافت های حسی او، تجربه او از فضا، خیال پردازی ها و تخیل او، پیش ذهنیت ها و پیش فرض های او و حتی افسانه ها و اسطوره های ذهنی اش مطرح است.از آنجا که تمامی هنر وجود خود را خلق فضا هستند می توان مقایسه ای میان فضای معماری که در قالب کالبدی سه بعدی شکل می گیرد و فضای شاعرانه که در قالب کلمات ظهور پیدا می کنند انجامداد. پدیدار شناسی فضا مرزهای میان آنچه انسان در قدم برداشتن در بنا و خواندن کلمات در شعر در می یابد را تا حدودی غیر قابل تفکیک نمایند و نشان دهنده آن است که ماهیت فضا در هر دو هنر ثابت بوده وفقط در کاربردهای متفاوت ظهور پیدا می کنند. با این فرض پرسش از وجوه مشترک میان فضا و اجزای معماری و شعر و ادب پارسی به مثابه دو مظهر فرهنگی و محمل صور خیال ایراینان با هدف فهم درست تر آنها اهمیت می یابد. هنر معماری همیشه و در همه پیوندی استوار وناگسستنی با فرهنگ و الگوهای رفتاری و ارزش های جامعه دارد همچنان که تغییرات در معماری با تغییراتی که در سایر هنرها به وقوع می پیوندد متناسب است و بین هنرهای گوناگون چنین رابطه محکمی وجود دارد که مرزبندی در بین آنها مشکل است بنابراین نمی توان گفت ظهور هنر معماری هر دوره بی ارتباط با دیگر هنرها همچون ادبیات، شعر، سینما، و....باشد . پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است. در این پژوهش نگارنده کوشیده است با بررسی تطبیقی به پرسش های تحقیق اعم ازاینکه :چگونه معمار می تواند با تکیه بر ادبیات و شعر سرزمین خود فضای شایسته زیستن ایجاد کند چگونه کیفیت و خوانش اشعار و ادبیات و ارزش های سرزمین بر معماری ما اثر می گذارد پاسخ گوییم

کلیدواژه ها:

شعر وادبیات فارسی ، ارزش های ملی و ایرانی ، اسطوره ، فرهنگ

نویسندگان

مهسا یارمحمدیان

دانشجو کارشناسی ارشد، مقطع کارشناسی ارشد و رشته معماری، گروه هنر،دانشکده معماری و دانشگاه آزاد اسلامی واحد نطنز

روکسانا عبداللهی

استادیار،دکترای تخصصی معماری،مدیرگروه رشته معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم

زهرا عباسی

استادیار،دکترای تخصصی معماری،مدیرگروه رشته معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد نطنز