تحلیل دینامیسم مصداق شناسی در مفهوم سواد رسانه ای و بررسی امکان ارائه الگوی ایرانی در این عرصه

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 619

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MILCONF02_078

تاریخ نمایه سازی: 20 خرداد 1398

چکیده مقاله:

معیارشناسی و شاخصه سازی به عنوان یکی از پایه ای ترین مباحث، می تواند در حیطه مفاهیمی نظیر سواد رسانه ای نیز مطرح شود. معرفت شناسی تطبیقی یکی از راه های درک تفاوت و تقارن مفاهیم در علم است. در معرفت شناسی، مبانی فلسفی پدیدارها (با ترجمه علی محمد کاردان شناخت ماهیات ) با هدف درک ریشه های روش شناسی و شاخصه سازی مورد توجه قرار می گیرد. علی رغم اینکه اولین تعریف مربوط به سواد رسانه ای متعلق به دهه 60 میلادی است، اما می توان این مفهوم را از جمله مفاهیم متاخر در علوم ارتباطات و رسانه نام نهاد که همزمان با تلفیق فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات مورد توجه بیشتر واقع شد. در این عرصه، بعد جهانی رسانه ها که خود مولود پیشرفت های دو دهه اخیر در عرصه ارتباطات است، تاثیر عمیقی بر تعریف مفاهیم رسانه ای و پیگیری برنامه های تجویزی مشترک درسطح جهانی گذارد و در این میان تعریف از گسترش آموزش همگانی، آموزش سواد رسانه ای در کنار مباحثی همچون پیگیری هشت هدف توسعه هزاره و دستورکار 2030 برای توسعه پایا و نظایر آن در یک چارچوب معیارشده جهانی ارائه شد. در حقیقت اکنون نگاه منبعث از رویکردهای بین المللی بر مبنای عقل سلیم و با تاسی بر مبارزه با فقر و توسعه نیافتگی به عنوان پارادایم حاکم شناخته می شود و در طرف دیگر، الگوهای درون نگر و بومی نیز بر مبنا و ساحتی ایدئولوژیک و منطقه ای، مدعی ارائه چارچوبی فرای دیدگاه جهانی اند. در حیطه سواد رسانه ای، بن مایه هر دو نگاه، بر کسب آمادگی مخاطب به منظور تحلیل پیام های رسانه ای استوار است. خوانش متون پنهان رسانه ای و پاسخ به عنصر چرایی در درک محتوای رسانه ها جان کلام هر دو سوی است و در این میان بالطبع الگویی کارایی بیشتری دارد که مصادیق آن منطبق با گرایش های فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی استفاده کنندگان باشد. در مقاله مفهومی پیش روی که از روش توصیفی- تحلیلی بهره برده دو سوال مطرح شده و پاسخ به پرسش های ارائه شده را به عنوان مبنای فرضیه در نظر گرفته است. سپس با بررسی معرفت شناختی پدیدارها، پاسخ های موقتی به عنوان فرضیه ارائه کرده است: سوال اول: آیا بومی کردن سواد رسانه ای دارای منطق نظری است پاسخ موقت یا فرضیه اول: به نظر می رسد با توجه به نظریه های موجود و تجربیاتی که کشورهای دیگر داشتند، بومی کردن سواد رسانه ای دارای منطق نظری باشد. سوال دوم: آیا می توان الگویی بر مبنای انسان شناسی اسلامی با بهره مندی از تهدیدات منافع ملی در حیطه شاخصه های سواد رسانه ای برای ایران ارائه کرد پاسخ موقت یا فرضیه دوم: به نظر می رسد با توجه به مبانی عمیق موجود در حیطه انسان شناسی اسلامی، بتوان الگویی در زمینه شاخص ها و مصادیق سواد رسانه ای با استفاده از شناخت تهدیدات منافع ملی، برای ایران ارائه کرد. رویکرد تحصلی بودن علوم انسانی، اصالت فرهنگ در تولید علم مرتون، مواجهه با ایدئولوژی دیوید باکینگهام، معناسازی جیمز پاتر در کنار پارادایم اجتهادی دانش دینی (پاد) و هستی شناسی معرفت اسلامی، چارچوب نظری این پژوهش را شکل می دهد.

نویسندگان

داود آقارفیعی

استادیار سازمان اسناد و کتابخانه ملی