بررسی رابطه بین هوش معنوی و کارآفرینی سازمانی با توجه به نقش میانجی رفتارشهروندی سازمانی مطالعه موردی: سازمان صنعت،معدن و تجارت استان گلستان

هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی و کارآفرینی سازمانی با توجه به نقش میانجی رفتارشهروندی سازمانی بوده است. در این راستا هوش معنوی بر مبنای مدل آمرام و دایر) 7002 ( و کارآفرینی سازمانی بر مبنای مدل لئونیداس و واسیلیس) 7002 ( و رفتارشهروندیسازمانی بر اساس مدل ارگان) 8811 ( مورد بررسی قرار گرفته است، جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان صنعت،معدن و تجارت استانگلستان می باشد که برابر با 870 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 87 نفر تعیین گردید.این تحقیق از نظر هدف ،کاربردی و از نظر روش،توصیفی پیمایشی و از نظرنوع، همبستگی می باشد.روایی )محتوا، همگرا، واگرا( و پایایی )بار عاملی ، ضریب پایایی - مرکب ، ضریب آلفای کرونباخ( پرسش نامه ها حاکی از آن هستند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند.نتایج حاصلاز آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر) β ( نشان داد که بین هوش معنوی ورفتارشهروندی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد ،همچنین بین رفتارشهروندی سازمانی و کارآفرینی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد و بین هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد و درنهایت بین هوش معنوی و کارآفرینی سازمانی با توجه به نقش میانجی رفتارشهروندی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد

کلیدواژه ها:

هوش معنوی ، کارآفرینی سازمانی ، رفتارشهروندی سازمانی ، سازمان صنعت ، معدن و تجارت