مطالعه رابطه بین استراتژی فناوری و عملکرد کسب و کار شرکت کاله مازندران

امروزه تغییرات به وجود آمده در بازارهای جهانی، تغییرات اساسی در نیازمندیهای مشتریان (کاهش کمیت تقاضا و افزایش درسطح کیفیت محصولات درخواستی عطف به ابعاد کیفیت) ایجاد نموده و استراتژی فناوری، خصوصا در صنایعی که فناوریمحور به شمار می روند و فناوری نقش مهمی در رقابت پذیری آنها دارد، عموما، یکی از مهم ترین اجزای جهت گیریاستراتژیک شرکت ها به شمار می رود.لذا پژوهشگران به ارتباط میان استراتژی فناوری و استراتژی کسب و کار شرکت ها واثری که این ارتباط بر عملکرد شرکت ها می گذارد توجه نمود ه اند. پژوهش حاضر که از نظر هدف کاربردی و از لحاظماهیت توصیفی پیمایشی می باشد به مطالعه رابطه بین استراتژی فناوری و عملکرد کسب و کار شرکت کاله مازندران میپردازد که از دو پرسشنامه استاندارد که به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است.جامعه آماری این تحقیق شاملکارکنان بخش اداری و فنی شرکت کاله می باشد که بالغ بر 95 نفر می باشد که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 76 نفربه عنوان نمونه آماری انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع و سپس جمع آوری شد. ابتدا با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بهسنجش پایایی پرسشنامه پرداخته شد که نتایج بدست آمده برای متغیر استراتژی فناوری برابر 834 / 0 و برای متغیر کسب وکار 780 / 0 می باشد که نشان دهنده اعتبار بالای پرسشنامه می باشد . در ادامه با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطیمشتمل بر آزمون K-S برای سنجش نرمال بودن داده های تحقیق و همچنین از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون برایسنجش رابطه بین متغیرهای فرضیه تحقیق استفاده شده است . نتایج حاصله نشان داد که بین استراتژی فناوری و عملکردکسب و کار شرکت کاله مازندران رابطه وجود دارد . امروزه برای پیروزی تجاری نیز سازمانها برای هماهنگی و اجرایی کردنیک برنامه جهت تبدیل ایده ای نوین به نوآوری، کاهش هزینه ها، بهبود بهره وری، و دستیابی به حداکثر نرخ بازگشتسرمایه تلاش می کنند.

کلیدواژه ها:

عملکرد کسب و کار ، زیر ساخت فناوری ، فناوری اطلاعات ، استراتژی فناوری