تاثیر آموزش توانمندسازی روانشناختی بر اساس مدل توماس و ولتهوس بر رضایت شغلی معلمان ابتدایی جغتایی

امروزه، بیشتر پژوهشگران که سازمانهای بخش خصوصی را مطالعه کرده اند بر انگیزش فردی تأکید کرده اند یعنی توانمند سازی روانشناختی توماس وتایمن 9001 ،اسپریتزر، 9000b درحالیکه، پژوهشگران در بخش دولتی برساختارها و اقدامات دموکراسی تمرکز می کنند، یعنی توانمندسازی ساختاری اسپریتزر، 7991 9001 ادبیات توانمند سازی در بخش دولتی، نقش مهم رویکرد انگیزشی روانشناختی به توانمندسازی را نادیده گرفته است تای، 7991 این روند در مطالعات توانمندسازی در بخش دولتی با بحث رایت 7999 همسو است که می گوید: پژوهشگران و کاربران در مدیریت دولتی، در واقع هیچ توجهی به نقش بافتهای انگیزشی ندارند ودر بعضی موارد، پیشنهاد شده است که حالات روانشناختی نقش مهمی در بهبود پیامدهای مبتنی بر کارایفا نمی کند. این عدم توجه به بعد انگیزشی و روانشناختی در بخش دولتی ممکن است توانایی ما را برای توسعه توانمندسازی محدود کندتای - جون، 7991 . کوری در پژوهشی ادراک معلمان را از توانمندسازیشان بررسی کرد. پژوهش او از این عقیده حمایت می کند که توانمندسازی معلمان از عوامل زیر تأثیر می پذیرد: ساختار سازمانی، روابط، ارتباطها، حل تعارض، هوش هیجانی، انگیزه، رضایت شغلی و رهبری تحول گرا. و پیشنهاد می دهد که برنامه های آموزشی برای معلمان درنظر گرفته شود و مدیران از طریق سنجش نظامدار، توانمندسازی معلمان را تعیین کنند و رشد حرفه ای را پیگیر باشند تا از توانمندسازی مداوم کارکنانشان مطمئن شوند. بیان مساله : مدل شناختی توماس و ولتهوس درباره توانمندسازی، مدل شناخته شده ای است که اثربخشی آن طی یک دوره 59 ساله مشخص شده است. بر این باور است که کارکنان بیشتر از اینکه از بیرون برانگیخته شوند از درون پاداش می گیرند. آن با الهام از روانشناسی شناختی و انسانگرا، معتقد است که ماهیت اصلی محیط کار جدید به هیچ وجه رفتاری نیست، بلکه در برگیرنده وقایع روانی باورها، ادراکات، احساسها و ... است که مستقیماً رفتار را در جهت تحقق هدفی معنی دار هدایت می کند