بررسی ریالیسم و سورریالیسم در رمان شازده احتجاب

در ادبیات مدرن، مکتب های جدید زیادی روی کار آمدند که اکثر آنان به ساختار روایت و شکل اثر توجه دارند،از این بین مکتب هایی هم هستند که به معنا و مفهوم پایندند؛ از جمله آنان ریالیسم و سورریالیسم است که از بحث-های مهم نقد ادبی و شاخه های مهم داستان نویسی امروز می باشند. شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری زمانی نگاشتهشد که ریالیسم و سورریالیسم در غرب جریان داشته اند، در ایران نیز صادق هدایت جلودار و سرآمد این جریان ها بودهاست؛ اما با بررسی هایی که انجام شد، پیداست که گلشیری به زعم استفاده از هر دو جریان ادبی در داستانش و باکلوزآپ (درشت نمایی) ریالیسم و تا حدودی سورریالیسم، بیشتر تلاش آگاهانه نویسنده بر روی چارچوب، شکل و فرمبوده است که با آوردن راویان متعدد، زاویه دیدهای متناوب و دخیل دادن مخاطب در تحلیل اثر به شیوه جریان سیالذهن تمایل داشته است که در اینجا نیز حد میانه را رعایت کرده و اغتشاش و درهم آمیختگی آنان را ندارد.

کلیدواژه ها:

گلشیری ، شازده احتجاب ، ریالیسم ، سورریالیسم