بررسی زبان شناسی و زبان شناختی گرایش والدین برای نام گذاری فرزندان

پژوهش حاضر به منظور تعیین ارتباط میان متغیرهای مختلف که در موضوع نامگذاری فرزندانتاثیر مستقیم دارند انجام گرفت. جامعه آماری تمام نوزادان متولد شده در سال 1387 در شهرستانقیر و کارزین بود. از بین این تعدادبر اساس جدول مورگان یک نمونه 300 نفری انتخاب گردید.ابزار تحقیق یک پرسشنامه سازمان یافته بود که از از طریق مصاحبه رو در رو و توسط والدیننوزادان تکمیل گردید.مطالعه نامها در دو سطح زبان شناختی و جامعه شناختی صورت گرفت. در سطح جامعهشناختی اهداف زیر مورد نظر بود:تعیین مقوله های رایج نامگذاری درجامعه، تعیین منابع مورداستفاده در نامگذاری، تعیین ارتباط میان گرایش های والدین و مقوله های نامگذاری، تعیین ارتباطمیان تحصیلات و شغل والدین با گرایش های آنان برای نامگذاری فرزندان، میزان آگاهی والدین ازمعنی و تاریخجه نام، تصمیم گیرنده اصلی در انتخاب نام و دلایل ترجیح نام های انتخابی برای فرزندان.در سطح زبان شناختی نیز نامها از دو جنبه آواشناختی و واژ ه شناختی بررسی گردید:در بررسی آواشناختی نامها، بررسی نامها از نظر تعداد هجا، نوع هجای پایانی از نظر باز یابسته بودن هجا مد نظر بود. در سطح واژه شناختی نیز نام ها از نظر ساده یا مرکب بودن موردبررسی قرار گرفت. مهمترین نتایج به دست آمده نشان می دهد که: در سطح جامعه شناختیبیشترین گرایش والدین به استفاده از نامهای مربوط به مقوله اسلام وکمترین گرایش به سمتنامهای مربوط به مقوله سایر زبانها (غیر فارسی و غیر عربی) بود. بین مقوله های نام و سطح شغلیو تحصیلات پدران با مقوله های نامگذاری فرزندان ارتباط معنی داری وجود داشت. درموردانتخاب نامهای اسلام بیشتر انگیزه های مذهب وجود داشت اما در مورد نام های مربوط به مقوله های دیگر به خصوصیات فردی فرزندان بیشتر توجه شده بود. توافق پدران ومادران در انتخاب نام نوزادان از بیشترین فراوانی برتوردار بود. در سطح زبان شناختی تمایل والدین بیشتر به استفاده از نامهای ساده و کوتاه وسه هجایی بود. نامهای والدین و فرزندان بیشتر از نوع هجایپایانی باز بود.

کلیدواژه ها:

مقوله های نامگذاری ، جنبه های جامعه شناختی و زبان شناخت نامها