بررسی تحلیلی رابطه ی اخلاق وسیاست از نگاه قرآن کریم

یکی از موضوعات مناقشه برانگیز در جهان سیاست همواره این بوده است که انسان در عرصهء اندیشه و در وادی عمل تا چهاندازه باید پروای رعایت اصول اخلاقی را داشته باشد و تا کجا و در کجا مجاز است خود را از رعایت آن معاف دارد. درنسبت سنجی بین اخلاق و سیاست، در معرض چهار نظریه است: جدایی اخلاق از سیاست، دو سطحی بودن یا تبعیت آن دواز هم یانظریه پیوند و یگانگی اخلاق و سیاست است. اگر به نظر یه پیوند معتقد باشیم وبپذیریم که دانشی به نام اخلاقسیاسی وجود دارد، باید به سراغ اصول و قواعد آن وکارکردهای آن در جامعه مدنی برویم. از جمله مباحثی که در اندیشهنظریه پردازان علم سیاست مورد توجه و چالش است و در عمل سیاسی حاکمان نمودی مستقیم دارد، آن است که تا چه حدباید عمل حاکم تحت اصول اخلاق انسانی بگنجد و چه محدودیتهای اخلاقی بر روش حکومتی زمامدار سیطره دارد اینپژوهش برآن است تا رابطه ی میان اخلاق وسیاست را در قرآن بااستناد به آیات قرآنی بررسی کند ودرنهایت بین جدایی یاپیوند وتبعیت اخلاق وسیاست از یکدیگر نتیجه گیری کند.

کلیدواژه ها:

قرآن کریم ، اخلاق ، سیاست ، آزادی ، اخلاق سیاسی