مقایسه ی سلامت روانی و عزت نفس در افراد نماز خوان و غیر نماز خوان

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 945

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NAMAZ01_005

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1396

چکیده مقاله:

سال هاست که نقش دین، مذهب و مناسک و مراسم مذهبی در زندگی فردی و اجتماعی مورد توجه متخصصان بهداشت روانی قرار گرفته و بر این باورند که آثار و پیامدهای مذهبی در زندگی باعث کاهش پریشانی افراد شده و به سازگاری آنان با هنجارهای اجتماعی کمک می کند (احمدی، 1388). در مورد تاثیر و اهمیت اعتقادات دینی بر سلامت روان از گذشته تاکنون بحث های بسیاری انجام گرفته است و در سال های اخیر روان شناسان به نقش دین در تامین سلامت روان و درمان بیماری های روانی توجه ویژه ای داشته اند. آن ها معتقدند در ایمان به خدا و نگرش مذهبی نیروی خارق العاده ای وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان می بخشد و در تحمل سختی های زندگی، او را کمک می کند و از نگرانی و اضطرابی که بسیاری از مردم زمان ما در معرض ابتلا به آن هستند، دور می سازد (کج باف و رییس پور، 1387). باور به اینکه خدایی هست که موقعیت ها را کنترل می کند و ناظر بر بندگان است تا حد بسیاری، اضطراب مرتبط با موقعیت را کاهش می دهد، به طوری که اغلب افراد مومن، ارتباط خود را با خداوند، مانند یک دوست بسیار صمیمی، توصیف می کنند و معتقدند می توان از طریق اتکا و توسل به خداوند، اثر موقعیت های غیر قابل کنترل را به طریقی کنترل نمود (فانتاولایک ، 2008). در سال های اخیر، رابطه ی بین خدا و داشتن نگرش های مذهبی و رابطه ی آن با سلامت روانی، گستره ای از پژوهش ها را شامل شده است و نشان داده شده است که اعتقاد و نگرش مثبت به نیرویی فراتر از تمام نیروهای هستی، اضطراب، افسردگی، ترس و... را از انسان دور و نشاط، سلامت جسم و روان، شادکامی و نیک بختی را به جای آن می نشاند. پژوهش های انجام شده در چند دهه ی گذشته نشان می دهد که ارتباط مثبتی بین مذهب و سلامت روان وجود دارد و روان شناسی مذهب حمایت های تجربی برای این عقیده فراهم کرده است. در مطالعه ای پرسمن و همکاران ارتباط بین باورهای مذهبی، افسردگی و بهبودی بعد از جراحی لگن را در 30 زن سالمند مورد بررسی قرار دادند، این افراد همگی به علت شکستگی استخوان لگن مورد جراحی قرار گرفته بودند، نتایج نشان داد بیمارانی که باورهای مذهبی قوی تر داشتند و اعمال مذهبی را انجام می دادند نسبت به گروه دیگر کمتر افسردگی داشتند و راه طولانی تری را در هنگام ترخیص از بیمارستان پیاده روی کردند، همچنین دانستن خداوند به عنوان منشا قدرت، آرامش و انجام فرایض دینی به صورت معنی داری با درجه ی پایین افسردگی در هنگام ترخیص از بیمارستان ارتباط داشته است (پرسمن، لیونر، لارسون، استرین، 1990، به نقل از غباری بناب، 1374). کالابرس (1987) براین اعتقاد است که هرگاه انسان دردمند از دیگران برای درمان و تسکین دردهای بدنی یا روانی خویش مایوس می گردد، و درمان های کلاسیک نمی توانند به او بهبودی ببخشند، کمک خواستن از ایمان و باور دینی، تنها راهی است که برای رهایی از اضطراب، افسردگی و دردهای جانکاه برای وی باقی می ماند. در مطالعه ی بهرامی مشعوف (1373) در رابطه با نگرش های مذهبی و سلامت روان، رابطه منفی معنی داری بین میزان عبادت و اختلالات افسردگی و اضطراب به دست آمد. اسلامی(1376) نیز به بررسی رابطه ی بین افسردگی و نگرش های مذهبی در دانش آموزان پرداخت. نتایج تحقیق او نیز موید وجود رابطه ی معکوس بین شدت افسردگی و نمرات آزمون نگرش های مذهبی بود. همچنین نتایج تحقیق کیت، موتلیا و هویا (2009) نشان داد بین اعتقادات مذهبی با اضطراب و افسردگی رابطه منفی وجود دارد و حضور در مراسم مذهبی نقش موثری در حفاظت افراد در برابر افسردگی دارد. پژوهش پیکو و کواک (2009) نشان داد جوانان مذهبی کمتر تحت تاثیر نشانه شناسی افسردگی قرار دارند. در حالی که جوانانی که خودشان را به عنوان مذهبی معرفی کرده بودند و کسانی که در مراسم مذهبی شرکت می کردند خودشان را در سلامت بهتر درک می کردند و از زندگی شان بیشتر راضی بودند. از دیگر پیامدهای نگرش مذهبی می توان به افزایش سطح عزت نفس افراد و یا حفظ عزت نفس در سطح بالا اشاره نمود. رابطه ی بین افزایش عزت نفس و مذهب در تعدادی از پژوهش های اخیر (سینها، 2007؛ بال و همکاران، 2003) تایید شده است. نتایج این پژوهش ها نشان داد که افزایش عزت نفس با مشارکت فعالانه در فعالیت های مذهبی شامل توجه به کلیسا، مشارکت در گروه های اخلاقی و با حفظ باورهای مذهبی رابطه دارد، به علاوه، افراد با ایمان بالا به حفظ سطوح بالای عزت نفس گرایش دارند (پلنت و همکاران، 1997، به نقل از هدایتی، فاتحی زاده و آکوچکیان، 1387). سینها به نقل از اسمیت و فاریس در سال 2002 بیان کردند که مذهب در 12 مدرسه آمریکا معناداری بالایی با عزت نفس داشته است و در کل نگرش مثبت تری به زندگی نسبت به همتایان کم مذهب ترشان داشتند؛ بنابراین، ارزش های مذهبی و مشارکت در یک گروه مذهبی ممکن است عزت نفس مثبت و خود کارآمدی را افزایش دهد، یا ممکن است باعث رفع عزت نفس پایین یا کاهش رفتارهای خطرناک از طریق شکل گیری هنجارهای جامعه پسند و قبول نقش و اجتناب از محیط های خطرناک شود (سینها، 2007). نگرش مذهبی، سلامت روان و عزت نفس مقوله هایی هستند که تحقیقات زیادی را در دنیا به خود اختصاص داده اند اگر چه در داخل کشور در زمینه های مربوط به سلامت روان دانشجویان مطالعاتی انجام شده است اما در مقوله نگرش مذهبی و رابطه ی آن با سلامت روان و عزت نفس یافته های کمی به چشم می خورد(صادقی، باقرزاده لداری، حق شناس، 1389). به لحاظ اهمیت موضوع تحقیق، بررسی مقوله های فوق در کنار هم از اهمیت برخوردار می باشد. لذا هدف از انجام این مطالعه مقایسه سلامت روانی و عزت نفس زنان نماز خوان و غیر نماز خوان می باشد.

نویسندگان

معصومه حیدریان

دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت، عضو هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج