زمینه ی معرفت شناختی و ساختاری پیوند کرامت انسانی و حقوق شهروندی

کرامت انسانی به عنوان جوهره ی حقوق شهروندی و اعتباربخش به آن مستلزم تعریف به تناسب دوره های معرفت شناسی و گفتمان های حاکم بر هر جامعه است. هر چه نظام حاکم اقتدارگراتر و انحصارطلب تر باشد قانون و یا منشور حقوق شهروندی از جوهرهاش بیشتر تهی خواهدشد. کرامت انسانی و حقوق شهروندی منبعث از آن به دلیل موانع معرفت شناختی و ساختارهای سیاسی اقتصادی فرهنگی بالفعل نشده است، ولی با توجه به لزوم بی تفاوت نبودن نظام های حاکم به این مفهوم و از سوی دیگر التزام به آن مستلزم تضعیف اقتدار و سلطه ی آنها میباشد، لذا بایست با بهره گیری از نهادها و شبکه ی آپاراتوس سعی در هنجارسازی تعریف خود از حقوق شهروندی دارند. در سطح جهانی نیز ارزشهای جهانشمول حقوق بشر مطرح شده ولی تحت تاثیر منافع و یا امنیت ملی واحدهای سیاسی، کارتلها و ابرقدرتها عقیم مانده است.

کلیدواژه ها:

کرامت انسانی ، حقوق شهروندی ، معرفتشناسی ، ساختار سیاسی اقتصادی فرهنگی