مکان مندی ذهنیت فرزندان از نقش والدین در خانه (مطالعه موردی: خانه های شهرستان گنبدکاووس)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 497

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCEAU01_221

تاریخ نمایه سازی: 5 آبان 1397

چکیده مقاله:

خانه مکانی است که اولین تجربه های بی واسطه با فضا، در انزوا و جمع، روابط با خود، همسر و فرزندان، والدین و خواهر و برادر و دیگران، همه و همه بی تعرض غیر در آن ممکن می گردد. سازمان فضایی خانه ها در خلال تحولات نوگرایی بیشترین تغییر را داشته است و این تغییر فرهنگ در تغییر روابط اعضای خانواده نسبت به گذشته کاملا قابل مشاهدهاست. ساخت خانواده مانند هر سیستم دیگر به نوع روابط اعضای آن مربوط می شود. روابط و تعامل های تکراری، الگوهایی به وجود می آورند مبنی بر اینکه در خانواده، چگونه، چه وقت و با چه کسی رابطه برقرار شود و همین الگوها زیربنای سیستم را تشکیل می دهد. همچنین در نظام خانواده مرزها امری روان شناختی است و به اموری مانند روابط کلامی و غیرکلامی میان افراد و موضوعات عاطفی مربوط می شود. اینکه در یک رابطه تعاملی در خانواده چه کسی حضور دارد و چه کسی بیرون از آن جای دارد، نشان دهنده مرزها در خانواده است. وضوح مرزهای درون خانواده یک شاخص مفید برای ارزیابی عملکرد خانواده است. بررسی مکان مندی نقش های خانوادگی، نخستین گام اساسی برای تثبیت الگوهایرفتاری مبنایی خانواده و فنون مرزسازی در طراحی است. فعالیت های درون خانه، نوع خاصی از حضور و مکان مندی را نسبت به نوع خانه القا می کنند. بعبارت دیگر، نوع خانه ) حیاط دار و آپارتمانی( تاثیر زیادی روی برخی فعالیت های اعضای خانه و رابطه مکان با نقش احتمالی اعضا دارد. بنابر مطالب ذکر شده، خانه بایستی براساس ارزش ها، اعتقادات، باورها و همچنین شیوه ی زندگی و ساختار خانواده در آن جامعه طراحی شود تا بتواند به نیازهای روان شناختی ساکنین خود پاسخ گوید. از جمله مسایل موردبررسی در این تحقیق چگونگی تاثیرگذاری ساختار هر خانواده و نقش والدین بر تعیین محل هر فضا با کاربری مشخص در خانه می باشد که برای درک بهتر مفهوم قرارگاه ها و مکان مندی ذهنی کودکان به 12 خانه در شرایط متفاوت در شهرستان گنبد کاووس رجوع شده است و در ادامه نیز سازمان فضایی خانه ها مورد توجه قرار می گیرد تا بتوان بر اساس این سازمان کالبدی و انسانی، الگویی واحد جهت طراحی خانه ها ارایه شود که بتواند از لحاظ روان شناسی پاسخگوی نیازهای کودکان باشد.

نویسندگان

ستاره فروتن

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، واحد گنبدکاووس، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران

ایمان تازیکه لمسکی

استادیارگروه معماری، واحد گنبدکاووس، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران