مناسب سازی محیط شهری برای افراد با مشکلات روانی بر اساس اصول تداعی روان شناختی

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,720

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCEUED01_129

تاریخ نمایه سازی: 28 اردیبهشت 1385

چکیده مقاله:

ساکنان شهرها بنا به دلایلی از جمله، ازدحام جمعیت، کمبود احساس کنترل محیطی و برخی جنبه های مصنوعی شهر، سطوح بیشتری از فشار روانی را تجربه می کنند. مخصوصا اگر ساکنان شهرهاف اعم از شهروندان عادی یا بازماندگان جبهه ها، کسانی باشند که در اثر پدیده جنگ خود دچار فشار و اختلالات روانی شده باشند. بر اساس اصول نظریه تداعی در روان شناسی می توان بسیاری ازاسترس ها و اختلالات روانی را تبیین کرد. همچنین، بر همین اساس می توان محیط شهری را طوری ترتیب داد که برای جنگ دیده ها مناسب تر شود و مقداری از فشارهای روانی آنان را کاهش دهد. نظریه تداعی روان شناختی را کسانی چون ابینگهاوس ، پاولوف، ثراندیک، اسکینر، گاتری ، هال و دیگران گسترس داده اند. پایه یک تداعی همزمانی رخداد دو محرک است که بعدها، ارگانیزم با حس یکی از آنها، دیگری را انتظار می کشد و همان احساس و هیجان اولیه را تجربه می کند.مثلا، دیدن یک ماشین نظامی در داخل شهر به احختمال زیاد، محرکی است که محرک های دیگری را فرا می خواند.محرک فراخوانده شده از ذهن ممکن است ناخوشایند باشد و فرد را دچار تشویش و آشفتگی دوران جنگ کند. روان شناسان زیادی نظریه ها و تحقیقات خود را حول محور تداعی قرار داده اند. ما در اینجا از ظنریه شرطی سازی پاولف، مجتمع سلولی و زنجیره مرحله ای هب، زنجیره سای هال و محرک ناشی از حرکت گاتری صحبت می کنیم. شهروندان جنگ دیده ایرانی به خصوص سربازان، جانبازان و اسرای بازمانده از جنگ، از بیماری هایی چون استرس پس از سانحه (PTSD) ، نشانگان اضطرابی، افسردگی، درماندگی آموخته شده و … رنج می برند. وجود این اخلالات را چندین پژوهش مورد تایید قرار داده اند. یکی از خصوصیات بیماران PTSD و مضطرب، تحریف سیستم پردازش اطلاعات و حافظه آنان است. به این معنی که فرد بیمار بیشتر به محرک های تهدیدآور توجه می کند، از طرفی برای غلبه بر استرس ناشی از این محرک ها دائما از آنها اجتناب می کند و همین امر باعث آشفتگی وی و اختلال در زندگی روزمره اش می شود. از این رو لازم است محرک های یادآور و تداعی کننده دوران جنگ مانند مسیر حرکت هواپیما روی شهر، مراکز نظامی داخل شهر و دهها محرک دیگر را از محیط شهرها برچید. همچنین، از طریق ایجاد محرک های ناهمساز با محرک های ناخوشایند مانند ایجاد پارک های متعدد، فضاهای ورزشی تفریحی و … موجبات شادکامی شهروندان بالاخص ایثارگران بازمانده از جنگ را فراهم کرد.

کلیدواژه ها:

تداعی روانی ، محرک ، شرطی سازی ، مجتمع سلولی زنجیری سازی ، محرک ناشی از حرکت ، جنگ دیده ، بازمانده از جنگ ، محرک ناهمساز ، درماندگی آموخته شده ، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ، اضطراب ، افسردگی

نویسندگان

یوسف عباس زاده

کارشناسی ارشد روان شناختی